با این که تعداد زیادی از سازمان ها سرمایه گذاری زیادی را به منظور بهبود مدیریت داده و اطلاعات خود انجام داده اند ، ولی صرفا تعداد اندکی از آنها به نتایج مطلوبی در راستای بهبود و ارتقاء عملکرد کسب وکار خود دست یافته اند .در چرایی این موضوع می توان به دو دلیل مهم اشاره کرد .
1 : اکثریت قریب به اتفاق تفکر امروزی در خصوص مدیریت داده ، یک دیدگاه فناوری محور محض و تاکید بر روی عناصری نظیر سخت افزار ، برنامه و بانک اطلاعاتی است . قطعا چنین رویکردی برای حل اغلب مسائل ناکارآمد خواهد بود . حل یک مساله و یا نیاز کسب و کار مستلزم یک رویکرد چند وجهی و بکارگیری عناصر متعددی است که فناوری صرفا یکی از آنها می باشد . مهم است که بتوان داده و اطلاعات را از دیدگاه ذینفعان کسب و کار بررسی کرد چراکه ذینفعان کسب و کار همواره به دنبال استخراج ارزش از داده می باشند . منطقی نخواهد بود که کسب و کار هزینه های متعددی را از بعد بکارگیری فناوری در خصوص ذخیره و بازیابی داده انجام دهد ولی در یافتن ساده ترین پرسش های خود با چالش و توجیهات غیرمنطقی مواجه گردد .
2: تاکنون گزارشات معنی دار بی شماری توسط محققین ، تحلیل گران و مشاورین سازمان ها منتشر شده است که از زوایای مختلف به هزینه بالای کیفیت ضعیف داده و تبعات منفی استفاده از داده با کیفیت پایین در کسب و کار اشاره شده است ، ولی توصیه ها و یا دستورالعمل های اندکی تاکنون ارایه شده است که به کسب و کارها کمک کند با ارتقاء سطح کیفی داده جایگاه آن را در زنجیره ارزش داده ارتقاء دهند و از داده برای بهبود
و تقویت عملکرد کسب و کار استفاده کنند.
به دست آوردن ارزش از داده در کسب و کار به کمک توصیه های عملی و راه حل های اثبات شده محقق می گردد. امروزه به دست آوردن ارزش از داده تقریبا مترادف شده است با بینش . ولی بینش تنها دلیل یک سازمان جهت استفاده از داده نمی باشد . آنها از داده برای انطباق با قوانین و مقررات و تسهیل در ارایه بهتر سرویس به مشتریان استفاده می کنند .در شکل 1 ، مهمترین دلایل استفاده از داده در کسب و کارها نشان داده شده است . بنابراین زمانی که از دیدگاه کسب و کار به داده نگاه می شود می بایست به سه مورد اشاره شده توجه جدی داشت ، چراکه تمامی تلاش ها به منظور بهبود مدیریت داده می بایست تاثیر خود را در یکی از موارد فوق نشان دهد .
شکل 1 : چرایی استفاده کسب و کار از داده
در بخش اول به اهمیت و جایگاه مدیریت چرخه حیات داده در مدیریت موثر ، هدفمند و جامع مدیریت داده و در بخش دوم به چرخه حیات داده از دیدگاه فنی اشاره گردید . در این بخش نگاهی خواهیم داشت به جایگاه چرخه مدیریت داده از دیدگاه کسب و کار
چارچوب ایجاد ارزش از داده برای کسب و کار
برای به دست آوردن ارزش از داده تاکنون چارچوب ها و به روش های متعددی ارایه شده است . یکی از این چارچوب ها ، چارچوب موسوم به
GQM (برگرفته شده از اهداف ، پرسش ها ، متریک ) است . با استفاده از چارچوب فوق و نگاشت مراحل چرخه حیات مدیریت داده می توان احتمال به دست آوردن ارزش از داده کسب و کار را به شدت افزایش داد. در واقع ، با محوریت چارچوب
GQM می توان از آن جهت ایجاد ارزش از داده و کسب درآمد از طریق داده حرکت کرد . استفاده از داده یکی از مراحل مهم چرخه حیات داده است . چرایی استفاده از داده در کسب و کار زمینه مدیریت مناسب داده در سراسر چرخه حیات را فراهم می نماید .
شکل 2 : چارچوب GQM برای ایجاد ارزش از داده کسب و کار
هماهنگونه که قبلا اشاره گردید ، تاکنون مطالب متعددی در خصوص استخراج ارزش از داده نوشته شده است که تمرکز اصلی آنها بر روی محصولات فناوری محور است . متاسفانه ، اغلب شرکت های مشاوره ای با مشارکت وندورهای مطرح در زمینه محصولات فناوری اطلاعات ، خدمات مشاوره ای و راه حل ها را به مسیری هدایت می نمایند که سازمان ها را ترغیب به انتخاب محصول و یا محصولات مورد علاقه آنها نمایند و موفقیت را در حصار محصولات خود تعریف می کنند . ;آشنایی آشنایی با فرآیندهای مختلف مورد نیاز جهت تبدیل داده به یک دارایی کسب و کار و نقش فناوری در سفر تحول ضروری است . آن چیزی که کسب و کار نیاز دارد ، داده با کیفیت بالا به منظور تولید دانش در رابطه با وضعیت جاری کسب و کار و چیدن میوه خرد برای تصمیم گیری در خصوص وضعیت آینده و به دنبال آن انجام اقدامات مناسب است . حرکت در زنجیره ارزش داده و استخراج ارزش از آن دارای چالش های متعددی برای بسیاری از سازمان ها است . در گام بعد ، تاکید بر روی تجزیه و تحلیل درست است که می تواند خود به یک عامل چالش انگیز جهت حرکت به سمت زنجیره ارزش داده تبدیل شود . تاکید بر راه حل های عملی و شدنی نیز می بایست مورد توجه قرار گیرد . پس از انجام تحلیل ، در گام بعدی پیاده سازی انجام خواهد شد . این نقطه ، مکانی است که اکثر طرح های دیجیتال با مشکل و یا شکست مواجه می شوند .
در شکل 3 ، مراحل مختلف بکارگیری چارچوب
GQM جهت ایجاد ارزش از داده کسب و کار نشان داده شده ا ست .
شکل 3 : مراحل بکارگیری چارچوب GQM برای ایجاد ارزش از داده کسب و کار
جایگاه داده کسب و کار در زنجیره ارزش سازمانی
هدف از ایجاد هر کسب و کار ، ارایه محصولات و یا خدمات و یا هر دو به مصرف کنندگان هدف ، تامین کنندگان و سایر شرکای تجاری است . در مدیریت این نوع فعالیت های اقتصادی ، سازمان در معرض افزایش محدودیت های قانونی ، نظارتی و کسب و کار برای عملیات و حرکت کسب و کار به سمت جلو می باشند . کسب و کار یک فرآیند مستمر است و می بایست به طور منظم به سمت رشد و بازدهی حرکت می کند. برای اجراء و مدیریت کسب و کار ، ویژگی های کسب و کار ، موجودیت ها ، دارایی ها ، قوانین ، رویدادها و عناصر سازمانی به عنوان داده کسب و کار ضبط می شوند . به عبارت دیگر ، داده کسب و کار ، به هر داده مرتبط با عملیات کسب و کار در سراسر زنجیره ارزش کسب و کار اطلاق می شود . زنجیره ارزش ، به مجموعه ای از فعالیت ها که کسب و کار برای عرضه و یا ارایه محصولات و خدمات خود انجام می دهد ، اشاره دارد . بنابراین می بایست قبل ازآشنایی با نقش آفرینی داده در زنجیره ارزش کسب و کار ، با فعالیت های معمول یا عملیات درون این زنجیره ارزش به خوبی آشنا
گردید .
مایکل پورتر ، استراتژیست کسب و کار ، فعالیت های کسب و کار درون یک سازمان را به دو گروه عمده فعالیت های اولیه و فعالیت های پشتیبان ( ثانویه ) تقسیم کرده
است . در شکل 4 ، زنجیره ارزش کسب و کار و فعالیت های نه گانه ( اولیه و ثانویه ) نشان داده شده است . نحوه انجام این فعالیت ها می تواند بگونه ای باشد که برای یک شرکت مزیت رقابتی ایجاد نماید . بقاء هر بنگاه کسب و کاردر عصر حاضر وابسته به ایجاد مزیت رقابتی است و این که بتواند خود را بگونه ای از سایر رقباء متمایز نماید .
شکل 4 : زنجیره ارزش و ایجاد مزیت رقابتی
یکی از فعالیت های مهم در اغلب فعالیت های نه گانه زنجیره ارزش ، سیستم های اطلاعاتی می باشند . سیستم هایی که با دریافت ورودی ، پردازش فرآیندها (ها) ، خروجی مورد نظر را ایجاد می نمایند . اجزاء یک سیستم اطلاعاتی در شکل 5 نشان داده شده است .
شکل 5 : اجزاء یک سیستم اطلاعاتی
فعالیت های اولیه : (Primary Activities )
فعالیت های اولیه ، فعالیت های عملیاتی هستند که کسب و کار برای افزایش ارزش محصولات و خدمات خود انجام می دهد . فعالیت های اولیه ، در ادامه به فعالیت های مربوط به محصول و فعالیت های مرتبط به بازار تقسیم می گردند . فعالیت های مرتبط با محصول به محصولات و خدمات بستگی دارند . و فعالیت های مرتبط با بازار به انتقال محصولات و سرویس ها به بازار اشاره دارد . در بخش فعالیت های اولیه ، پنج فعالیت اصلی انجام می شود :
- تدارکات ورودی : به تمامی فعالیت های مربوط به دریافت کالا از تامین کنندگان ، برنامه ریزی حمل و نقل ، موجودی ، مدیریت و هر گونه فعالیت مرتبط با محصولات و یا ورودی های دریافت شده برای تولید محصولات نهایی اطلاق می شود .
- عملیات : شامل فرآیندهای تولید ، فعالیت های توسعه ، آزمایش ، بسته بندی ، نگهداری و سایر فعالیت هایی است که ورودی های را به محصولات نهایی تبدیل می کنند .
- خدمات : کسب و کارها پس از فروش اولیه محصولات و خدمات ، به ارایه خدمات خود ادامه می دهند . این فعالیت های خدماتی شامل گارانتی فروش ، ضمانت نامه ها ، خدمات تعمیرات و مدیریت قطعات یدکی ، نصب ، آموزش و سایر موارد مشابه می باشد.
- تدارکات خارجی : شامل مجموعه فعالیت های مورد نیاز برای انتقال محصولات نهایی به مشتریان از طریق انبار ، انجام سفارشات ، حمل و نقل و مدیریت توزیع می باشد.
- بازاریابی و فروش : شامل فعالیت های تبلیغاتی ، انتخاب کانال های فروش ، ترویج محصول ، فروش ، قیمت گذاری ، مدیریت خرده فروشی و سایر فعالیت های لازم برای گروه های هدف گذاری شده مشتریان می باشد .
فعالیت های پشتیبان یا ثانویه ( Secondary Activities)
فعالیت هایی هستند که توسط یک سازمان به منظور کمک در انجام فعالیت های اولیه ، انجام می شوند . این فعالیت ها برای موفقیت یک سازمان عوامل
توانمندساز کلیدی تلقی می گردند و متاسفانه در بسیاری از کسب و کارها به آنها به عنوان فعالیت های سربار نگاه می شود . برای همسویی کارآمدی و اثربخشی ارایه فعالیت های اولیه ، به وجود این فعالیت ها بسیار نیاز می باشد . این فعالیت ها ، موارد ذیل را شامل می شوند :
- تدارکات : به دست آوردن کالای خوب و سرویس ها با بهترین قیمت ، در بهترین زمان ممکن و در مکان مورد نظر
- مدیریت فناوری : تحقیق و توسعه ، فناوری اطلاعات و سایر فعالیت های مرتبط
- مدیریت منابع انسانی : استخدام ، تشویق ، سیستم های ارزشیابی ، برنامه ریزی حرفه ای و توسعه کارکنان
- زیرساخت : مدیریت برنامه ریزی ، چارچوب های قانونی ، مالی ، حسابداری ، امور عمومی ، مدیریت کیفیت ، مدیریت عمومی و سایر عملیات مشابه
در شکل 4 ، نه فعالیت اشاره شده در زنجیره ارزش یک بنگاه اقتصادی ، نشان داده شده است .
در زمان اجرای نه فعالیت اولیه و ثانتویه ، سازمان با مجموعه ای از موجودیت های کسب و کار ( نظیر کارکنان ، تامین کننده ، مستریان و ...) ، رویدادها ( خرید ، فروش ، پیمانکاری ) و گروه های کسب و کار ( گروه های محصول ، دستگاه ها ، ادارات فروش . ... ) سرو کار خواهد داشت و یک اکوسیستم تعاملی با نقش آفرینی هر یک شکل می گیرد . اطلاعات در رابطه با موجودیت های کسب و کار ، به عنوان داده تولید و ضبط می گردند . بنابراین در طول زنجیره ارزش و در هر یک از فعالیت های نه گانه با مجموعه ای از داده با نوع های مختلف مواجه خواهیم بود . آشنایی با نوع های مختلف داده و ویژگی های داده کسب و کار ، زمینه مدیریت بهتر داده در طول چرخه حیات را فراهم می نماید.
خلاصه
در این بخش ، هدف تمرکز بر چرخه حیات داده از دیدگاه کسب و کار بود . قبل از معرفی چرخه حیات لازم بود که با برخی موارد مهم نظیر جایگاه داده در کسب و کارهای نوین امروزی ، چرایی استفاده از داده در کسب و کارها ، چارچوب های ایجاد ارزش از داده کسب و کار و در نهایت زنجیره ارزش کسب و کار آشنا شویم . بدیهی است ورود موفقیت آمیز به حوزه مدیریت داده کسب و کار و همچنین مدیریت چرخه حیات داده بدون شناخت مناسب از ماهیت و جنس زنجیره ارزش هر کسب و کار امکان پذیر نمی باشد . مگر این که بخواهیم برای هر سازمان و مسائل مرتبط با آن صرفا یک نسخه مشابه را تجویز نمائیم و انتظار معجزه را هم داشته باشیم . ماهیت زنجیره ارزش هر کسب و کار و داده مرتبط با آن ، به عنوان
DNA هر سازمان مطرح می گردد و نمی توان با
Copy&Paste یک راه حل در هر سازمان انتظار ایجاد ارزش از داده را داشت . تمامی تلاش ها در جهت مدیریت داده کسب و کار می بایست همسو با زنجیره ارزش آن کسب و کار باشد . زنجیره ای که شیوه شکل گیری آن ریشه در استراتژی سازمانی یک بنگاه اقتصادی دارد . داده می بایست در خدمت کسب و کار
باشد و در عمل کسب و کار بتواند از آن به منظور بهبود عملکرد خود در حوزه های مختلفی استفاده نماید .
در بخش بعد ، بحث خود در خصوص مدیریت چرخه حیات داده از دیدگاه کسب و کار را ادامه خواهیم داد و پس از آشنایی با انواع داده در کسب و کار با مهمترین ویژگی های داده و همچنین چرخه حیات داده از دیدگاه کسب و کار آشنا خواهیم شد.