تغییر ، واژه ای است نام آشنا که به دفعات آن را شنیده ایم و یا از آن سخن گفته ایم . همواره در چنین ایامی با خود قرار می گذاریم که سال آینده را با امید بیشتر و تغییرات مثبت شروع کنیم تا شاهد تحولات محسوسی در زندگی شخصی و کاری خود باشیم . گرچه در اولین گام این گونه به نظر می رسد که صرفا یک فرد و یا یک سازمان از مزایای تغییر بهره مند خواهند شد ، ولی زمانی که این موضوع را از ارتفاع بالاتر و در سطح ملی نگاه کنیم ، مشاهده خواهیم کرد که یک
کشور می تواند از مزایای تغییر یکایک شهروندان خود بهره مند شود، مشروط به این که این تغییر هدفمند ، با برنامه و به موقع باشد . اگر با افرادی سرو کار داریم که برنامه ای برای تغییر ندارند ، اگر با سازمان ها و شرکت هایی مواجه هستیم که قصد دارند چرخ کسب وکار خود را با تفکرات گذشته و بدون توجه به اتفاقات محیط پیرامون و پتانسیل های موجود در فضای کسب و کار خود به حرکت در آورند ، نباید انتظار یک معجزه را داشت .وضعیت این نوع بنگاه های کسب و کار نظیر کامیون حاوی یک بار سنگین است که در سراشیبی سقوط قرار گرفته است و تصمیم گیرندگان آن برای رهایی از سقوط ، درگیر جابجایی بار کامیون از یک نقطه به نقطه دیگر می باشند ، با این امید واهی که بتوانند راهی برای نجات خود پیدا کنند . این مشکل زمانی مضاعف می گردد که افراد مسئول چرخش چرخ یک بنگاه کسب و کار ، دارای یک نوع توهم خودساخته نیز باشند و خود را کامل ترین فرد ، بی نیاز از
هر چیز و صاحب نظر در هر زمینه ای تصور کنند . تفکر فوق ، یک بنگاه کسب و کار را به سمت غروب زود هنگام هدایت خواهد کرد .
در بازار شدیدا رقابتی امروز ، ساختارها و قواعد سنتی مدیریت تغییر کارآیی لازم را ندارند . به گفته گارتنر " تمامی شرکت ها ، شرکت های دیجیتال خواهند شد ." عصر دیجیتال ، مستلزم توجه به این واقعیت مهم است که یک سازمان می بایست دائم در حال تحول باشد . پیش نیاز تمامی این تحولات ، تغییر پذیری است . توانایی تغییر یک سازمان ، کلید رشد و ماندگاری آن را فراهم می نماید .جملگی می بایست روش هایی را که تاکنون به کمک آنها تغییر می کردیم را تغییر دهیم و با طرحی نو به استقبال تغییر برویم ، چراکه برداشت مستمر محصول با کیفیت در زندگی شخصی و کاری ، نیازمند تغییر به موقع ، هدفمند ، چابک و پایدار است که می بایست به عنوان یک اصل در بطن افراد و سازمان ها نهادینه گردد .
چرایی تغییر
دنیا با سرعت باورنکردنی در حال تغییر است . هم اینک ، بنگاه های کسب و کار با مجموعه ای از تحولات مواجه هستند که قطعا می تواند فضای کسب و کار آنها را تحت تاثیر قرار دهد :
- ارایه امکانات جدید توسط فناوری های جدید
- تسهیل در ورود رقبای خارجی به بازار
- ظهور استارت آپ ها و اختلال جدی در کسب و کارهای موجود
- منسوخ شدن بسیاری از مدل های کسب و کار قدیمی
- حرکت به سمت شفافیت بیش تر بازارها
- انتظار تجارب با کیفیت بالا و شخصی تر توسط مشتریان ( ضرورت مدیریت هوشمندانه تجربه مشتری )
- واقعیت مهمی به نام شبکه های اجتماعی و تاثیر مثبت و منفی آن بر شهرت و استمرار کسب و کار یک بنگاه اقتصادی
علی رغم این که بسیاری از
موارد فوق نسبتا جدید می باشند ولی روند رشد آنها کاملا به صورت نمایی است و توانسته است تاثیرات شگرفی را در عرصه کسب و کارها ایجاد نمایند . به عنوان نمونه ، متوسط عمر مفید یک شرکت در طی ده های اخیر به شدت کاهش پیدا نماید و از 62 سال در سال 1960 ، هم اینک به کمتر 15 سال رسیده است. پیش بینی می گردد که تا سال 2027 ، بیش از 75 % از پانصد شرکت موجود در لیست
S&P 500 حذف و جای خود را به شرکت های نوظهور جدیدی بدهند . در شکل 1 ، متوسط عمر مفید شرکت های لیست شده در
S&P 500 نشان داده شده است .
شکل 2 : متوسط عمر مفید یک شرکت ( منبع : Innosight/Richard N.Foster/Standard & poor's )
تغییر جدی است و می بایست یک تغییر نگرش جدی در لایه های راهبردی ، تاکتیکی و عملیاتی کسب و کار ایجاد گردد . نوآوری مستمر و به دنبال آن تحول هدفمند و با برنامه در فضای کسب و کار ، یک باید حتمی است .
تغییر، پیش نیاز اجرای موفقیت آمیز هر نوع برنامه مدیریت داده
اجرای هر گونه پروژه و یا برنامه در یک سازمان مستلزم بروز تغییرات بزرگی در کسب و کار است . اگر یک سازمان پتانسیل لازم برای تغییر را نداشته باشد و یا فرآیند بالفعل کردن پتانسیل های موجود به درستی تدوین و عملیاتی نگردند ، در عمل چیز زیادی عاید یک سازمان نخواهد شد و طبق معمول ، صرفا هزینه های مربوط به فناوری پرداخت می گردد بدون این که دستاورد ارزشمندی را برای سازمان به دنبال داشته باشد. کاری که در گذشته به دفعات آن را تجربه کرده ایم ولی به نتایج مثبتی دست نیافته ایم و همچنان اصرار بر این رویه نادرست داریم ! متاسقانه ، در بسیاری از موارد پروژه های تغییر را در کنارگذاشتن یک فناوری و خرید یک فناوری دیگر خلاصه کرده ایم و فراموش می کنیم که فناوری یکی از اجزاء اصلی برای موفقیت در انجام یک کار درست است . بسیاری از افراد درگیر فناوری ها و فرآیندهای مرتبط نیز می بایست در زمان خود و بر اساس رویه های تدوین شده تغییر یابند تا چرخ تغییر با مشارکت تمامی بازیگران به درستی و در زمان مناسب به حرکت درآید و بتواند با شتاب مناسب به حرکت خود ادامه دهد . ارزیابی سطح بلوغ و ایجاد زیرساخت های
لازم برای تغییر ، پیشنیاز اجرای موفقیت آمیز هر گونه پروژه و یا برنامه در یک سازمان می باشد .
به عنوان نمونه ، بهبود شیوه مدیریت داده مستلزم تغییر نحوه کار افراد با یکدیگر ، شناخت نقش داده و نحوه استفاده از داده و فناوری های متعدد به منظور حمایت از فرآیندهای سازمانی است . موفقیت در مدیریت داده مستلزم توجه به عوامل دیگری نیز می باشد :
- مدیریت افقی داده در سراسر سازمان و همسوئی مسئولیت ها در طول رنجیره ارزش اطلاعات
- تغییر تمرکز از پاسخگویی عمودی ( جزیره ای ) به نگهداری مشترک از اطلاعات
- بهبود کیفیت اطلاعات از یک نگرانی موردی کسب و کار و یا وظیفه واحد فناوری اطلاعات به یک ارزش اساسی در سازمان
- تغییر تفکر در مورد کیفیت اطلاعات از "پاکسازی داده ها و کارت های امتیازدهی" به یک قابلیت سازمانی اساسی تر
- پیاده سازی فرآیندهایی برای اندازه گیری هزینه مدیریت ضعیف داده ها و ارزش مدیریت داده هدفمند و منسجم
- مدیریت داده با نگاه کاملا سازمانی و تبری از نگرش های جزیره ای و قبیله ای
- درگیر کردن تمامی ذینفعان مرتبط در یک پروژه یا برنامه مدیریت داده
- ایجاد یک ارتباط مستمر با ذینفعان مرتبط ( برقراری ارتباطات شاه کلید حل بسیاری از مسائل )
- اعتقاد به کار گروهی و لذت موفقیت گروهی
- عدم تجویز راه حل برای مسائل مبهم و غیرشفاف ( با حداقل شناخت ، حداکثر نسخه را تجویز نکنیم )
- کامل کردن سریع قطعات کوچک یک تصویر بزرگ از مدیریت داده در سازمان
- شناسایی دقیق عناصر تاثیرگذار در اکوسیستم مدیریت داده و استفاده صحیح از توانمندی هر یک با توجه به وزن مربوطه
این سطح تغییر صرفا از طریق فناوری به دست نمی آید حتی اگر از ابزارهای نرم افزاری مناسب به منظور حمایت از عرضه داده استفاده شده باشد . لازم است از یک رویکرد دقیق و ساختیافته برای مدیریت تغییر در سازمان استفاده شود . تغییر در تمامی سطوح الزامی است . به منظور پیشگیری از آسیب رساندن به اعتبار ، از دست دادن اعتماد و شکست هرگونه برنامه و یا پروژه های داده ، مدیریت و هماهنگی تغییرات یک ضرورت اجتناب ناپذیر است . در این راستا لازم است کارشناسان و متخصصین مدیریت داده اگر به دنبال موفقیت در انجام وظایف ، پروژه ها و یا برنامه های تعریف شده در حوزه مدیریت داده می باشند ، به خوبی با برنامه های مدیریت تغییر آشنا شوند و خود را به بهترین شکل ممکن همسو نمایند .
مدل های تغییر
استفاده درست از تجارب درست دیگران ، می تواند هزینه رسیدن به یک خواسته را کاهش دهد . مدیریت تغییر نیز
از این قاعده مستثنی نمی باشد و می توان از تجارب دیگران که در قالب توصیه ها ، به روش ها ، مدل ها و یا چارچوب ارایه شده است ، استفاده بعمل آورد تا ضمن کاهش هزینه های مربوطه ، بتوان با یک سرعت مطئمن و هدفمند به سمت مقصد حرکت کرد . رمز ماندگاری و رشد یک کسب و کار در تغییر نهفته است که می توان با بکارگیری یک مدل تغییر ، احتمال موفقیت آن را افزایش داد . بدون یک مدل مدیریت تغییر ، موفقیت تغییرات در حد یک آرزو باقی می ماند و در عمل دستاوردهای قابل توجهی را به دنبال نخواهد داشت . در شکل 3 به هشت مدل معتبر مدیریت تغییر اشاره شده است . امیدواریم بتوانیم در آینده با تمرکز بر روی هر مدل ، ویژگی ها ، مزایا و محدودیت های هر یک را تشریح نمائیم .
شکل 3 : مدل های تغییر
خلاصه
اگر می خواهیم موفقیت را صرفا آرزو نکنیم بلکه آن را به دست آوریم ، اگر می خواهیم به موفقیت دیگران غبطه نخوریم بلکه آن را فرصتی برای تحول خود بدانیم ، اگر می خواهیم از بودن رقیب در کنار خود لذت بریم ، اگر می خواهیم فعل خواستن را به درستی صرف کنیم ، اگر می خواهیم فردای بهتری را تجربه کنیم ، اگر می خواهیم قدردان منابع بی شمار خداوند باشیم ، اگر می خواهیم فردی مفید برای خود ، خانواده ، کسب و کار و در نهایت ایران عزیز باشیم ، می بایست تغییر را در سرلوحه زندگی خود قرار دهیم . زندگی بدون تغییر یعنی رکود ، یعنی درجازدگی ، یعنی جمود ، یعنی در گذشته بودن، یعنی زیستن در یک حلقه بسته ، یعنی زندگی بدون امید ، یعنی همیشه یک فصل بودن ، یعنی در حسرت بهار ماندن .
فرارسیدن بهار پرطراوت و سال نو 1397 را به یکایک شما همراهان صمیمی تبریک عرض می کنیم و سالی سرشار از تغییر ، موفقیت و پیروزی برای شما آرزومندیم .