در طی دهه های اخیر دنیای فناوری اطلاعات دستخوش تحولات فراوانی شده است و به این سطح از آگاهی رسیده است که نمی بایست محدوده مدیریت خود را صرفا در سیستم ها و برنامه های نرم افزاری خلاصه نماید و دامنه آن می بایست متناسب با اتفاقات مهمی که در دنیای فناوری اطلاعات و سایر فناوری ها اتفاق افتاده است ، گسترش داده شود. در صورتی که به این اصل مهم اعتقاد داشته باشیم که داده یکی از عناصر حیاتی در کسب و کارهای امروزی است ، به دنبال آن می بایست به این پرسش مهم پاسخ دهیم که چگونه می توان این عنصر حیاتی را مدیریت کرد که بتوان از آن به عنوان یکی از دارایی های ارزشمند برای ایجاد ارزش و بینش استفاده کرد ؟ مدیریت داده مستلزم ورود به حوزه های کاری مختلفی است که می بایست بر اساس یک رویکرد راهبردی اولا چرایی ورود به یک حوزه بخصوص داده تبین گردد و ثانیا چگونگی آن بر اساس یک نقشه راه و بهره گیری از ظرفیت های
Process,
People و
Technology به درستی ترسیم گردد . این که بخواهیم یک کار درست را انجام دهیم یک موضوع است و این که مطمئن شویم آن کار به درستی انجام می شود موضوع دیگری است . از اینجا است که بحت مدیریت و حاکمیت از هم تفکیک می شوند و هر یک برای انجام ماموریت خود نیازمند مجموعه ای از فرآیندها می باشند . دقیقا به همین دلیل است که در چارچوب
DMBOK ، حاکمیت
داده در مرکز قرار می گیرد و با تمامی حوزه های مدیریت داده خود را درگیر می نماید تا بتواند ماموریت خود را به کمک مجموعه ای از اصول ، سیاست ها ، استانداردها ، فرآیندها و یک مدل عملیاتی به درستی انجام دهد . با قرار گرفتن حاکمیت داده در مرکز ، هدایت تمامی حوزه های مدیریت داده بگونه ای انجام خواهد شد تا کسب و کار بتواند به اهداف تعیین شده در استراتژی مدیریت داده خود دست یابد . حاکمیت داده مهم ترین رکن مدیریت داده محسوب می شود که بدون آن ، هیچیک از حوزه های مدیریت داده به درستی کار نخواهند کرد و در عمل همگرایی بین آنها برای نیل به یک موفقیت بزرگ تر از بین خواهد رفت .
در
بخش اول به اهمیت یک برنامه حاکمیت داده ، چالش های پیش رو برای استقرار یک برنامه حاکمیت داده و ضرورت بکارگیری یک مدل ارزیابی بلوغ اشاره گردید . در
بخش دوم با مدل بلوغ حاکمیت داده ارایه شده توسط شرکت
IBM آشنا شدیم . در این بخش به سراغ مدل دانشگاه استنفورد می رویم و با کلیات این مدل ، عناصر اصلی و سطوح مختلف بلوغ آن آشنا خواهیم شد .
مدل بلوغ حاکمیت داده استنفورد
مدل های بلوغ یکی از ابزارهای ارزشمند برای برنامه ریزی و حمایت از یک برنامه استراتژیک جدید می باشند . مدل بلوغ حاکمیت داده استنفورد در سال 2011 ایجاد گردید . تعداد زیادی از ویژگی های مدل فوق از سایر مدل های بلوغ حاکمیت داده نظیر مدل شرکت
IBM الهام گرفته شده است . در این مدل هدف اندازه گیری هر یک از اجزاء بلوغ (بنیادین و پروژه ) در هر یک از ابعاد بلوغ ( افراد ، سیاست ها و قابلیت ها ) به صورت کمی و کیفی است . در شکل 1 ، ساختار مدل فوق نشان داده شده ا ست .
شکل 1 : مدل بلوغ حاکمیت داده دانشگاه استنفورد
جنبه های بنیادی بر اندازه گیری توانایی های حاکمیت داده و توسعه منابع مهم برنامه تمرکز می کنند :
- آگاهی ( Awareness ) : چه میزان افراد درون سازمان از نقش ها، قواعد و فناوری های مرتبط با برنامه حاکمیت داده اطلاع دارند .
- رسمی سازی ( Formalization ) : چه نقش هایی در سازمان ایجاد شده است و چه فعالیت هایی از کارکنان با بکارگیری قواعد و رویه ها ، اداره می شود .
- متادیتا ( Metadata) : به وضعیت مدیریت متا دیتا در یک سازمان اشاره دارد و به دنبال ارزیابی آن در سه حوزه افراد ، سیاست ها و توانمندی ها می باشد .
پروژه ،
یکی دیگر از اجزاء بلوغ مدل حاکمیت داده استنفورد می باشد و به دنبال است که با تمرکز بر روی پروژه های تاثیرگذار داده ، وضعیت بکارگیری و یا نهادینه شدن مفاهیم حاکمیت داده در آنها را ارزیابی کند .
- نظارت و مباشرت ( Stewardship) : رسمیت بخشیدن پاسخ گویی برای تعریف ، استفاده و بکارگیری استانداردهای کیفیت در خصوص دارایی های داده ( تعریف شده در یک محدوده سازمانی )
- کیفیت داده ( Data Quality ) : فرآیند مستمر برای تعریف پارامترهای لازم جهت سطوح قابل قبول کیفیت داده به منظور تامین نیازهای کسب و کار و اطمینان از این که کیفیت داده سطوح هدف گذاری شده را تامین می نماید .
- داده های مستر ( Master Data) : داده های حیاتی کسب و کار که میزان اشتراک آنها بین واحدهای مختلف کسب و کار بسیار بالا می باشد . موجودیت هایی نظیر بیمار ، دانشجو ، کارمند ، محصول ، مکان و ... نمونه هایی در این زمینه می باشند .
مدل حاکمیت داده استنفورد در مجموع دارای شش جزء حیاتی است که بر روی سه بعد مختلف جهت اندازه گیری نگاشت خواهد شد . این سه بعد بلوغ عبارتند از :
- افراد ( People ) : نقش ها و ساختار سازمانی
- سیاست ها ( Policies ) : ایجاد ، توسعه ، ممیزی و تاکید بر سیاست های داده ، استانداردها و به روش ها
- قابلیت ها ( Capabilities) : قابلیت استفاده از تکنولوژی ها و فناوری ها .
در مدل حاکمیت داده استفورد با طرح مجموعه سوالاتی در شش محور مختلف ( آگاهی ، رسمی سازی ، متادیتا ، نظارت و مباشرت ، کیفیت داده و داده های مستر ) و سه بعد مختلف ( افراد ، سیاست ها و قابلیت ها ) ارزیابی بلوغ حاکمیت داده اندازه گیری می گردد . با توجه به پاسخ داده شده به هر یک از پرسش ها ، امتیازی بین یک تا 5 به هر یک داده می شود و در نهایت مجموع امتیاز محاسبه خواهد شد . در شکل 2 ، پرسش های مطرح شده در هر محور و بعد نشان داده شده است .
شکل 2 : سوالات نمونه مدل بلوغ حاکمیت داده استنفورد
خلاصه
مدیریت موثر و هدفمند داده با هدف ایجاد ارزش حداکثری ، یکی از الزامات هر کسب و کار در عصر حاضر می باشد . برای ورود سیستماتیک به حوزه مدیریت داده می بایست اقدامات متعددی را انجام داد . بدیهی است استقرار یک برنامه جامع حاکمیت داده یکی از اولویت های حیاتی و اولیه در این مسیر است . برنامه های حاکمیت داده سطوح راهبردی ، تاکتیکی و عملیاتی یک سازمان را تحت تاثیر قرار می دهد و یک فرآیند مستمر و تکرارشونده است که می بایست در سطح یک سازمان به درستی ایجاد ، استقرار ، مدیریت و ارزیابی گردد .سطح بلوغ برنامه های حاکمیت داده را می بایست با استفاده از مدل های بلوغ حاکمیت داده به طور دائم رصد و در جهت بهبود و توسعه آن حرکت کرد . در این بخش با کلیات مدل بلوغ حاکمیت داده دانشگاه استنفورد آشنا شدیم . مدلی که با تمرکز بر شش محور اساسی ، ارزیابی آنها را در سه بعد مختلف اندازه گیری می نماید .