امروزه شاهد بروز تحولات با شتاب بالا در حوزه های مختلف کسب و کار می باشیم . صنعت تلکام نیز از این قاعده مستثنی نمی باشد و به جرات می توان ادعا کرد که این صنعت از جمله حوزه هایی است که بیش ترین تحولات را در سالیان اخیر تجربه کرده است . این که تحولات به سرعت در خارج از محیط کسب و کار اپراتورهای تلکام محقق می شود جای هیچ گونه شک و تردیدی نیست ولی این که شرکت های تلکام تا چه میزان می توانند همگام با این تحولات حرکت کنند و از فرصت های ایجاد شده در کسب و کار خود و در کوتاه ترین زمان ممکن استفاده نمایند ، موضوع دیگری است . موضوعی که چرایی و چگونگی آن هدف اصلی مطالبی است که به تدریج بر روی سایت منتشر می گردند . در
اولین بخش "چرایی و چگونگی تحول در شرکت های تلکام" به این موضوع مهم اشاره گردید که اجرای هر برنامه تحول مستلزم توجه به چهار اصل شناخت مناسب از وضعیت امروز صنعت ، شناخت عمیق و مناسب اصول روش مند (
Methodical)، طراحی معماری راه حل و در نهایت
برنامه ریزی و پیاده سازی راه حل است . همچنین ، ضمن تاکید بر ضرورت شناخت مناسب از وضعیت امروز صنعت تلکام به چالش ها و فرصت های موجود اشاره گردید . در این بخش به سراغ اصل دوم اجرای یک برنامه تحول یعنی شناخت عمیق و مناسب از اصول روش مند خواهیم رفت و با مفاهیم اولیه ، مدل سازی سیستم های اطلاعاتی ، معماری سازمانی ، جایگاه مدل های مرجع و مدل های مرجع در صنعت تلکام آشنا خواهیم شد . شکل 1 ، نگاهی دارد به مسیری که در این مطلب دنبال می کنیم .
شکل 1 : اصول چهارگانه اجرای یک برنامه تحول به همراه جزئیات شناخت اصول روش مند
مفهوم اصول روش مند
شناخت اصول روش مند به منظور نیل به موفقیت در تطبیق ساختارها ، فرآیندها ، داده و برنامه ها متناسب با سیر تحولات در صنعت تلکام الزامی است . برای تطبیق موارد اشاره شده با بخش های مختلف یک اپراتور تلکام به برنامه ریزی ، طراحی و پیاده سازی تغییرات گسترده ای نیاز داریم که در عین پیچیده بودن به چندین سال تلاش مستمر و بکارگیری تیم های متعدد پروژه و کارشناسان خبره نیاز می باشد . این تغییر و تحول ، بخش های متعددی را در سازمان تحت تاثیر خود قرار خواهد داد . بدیهی است انجام این گونه برنامه های جامع تحول نیازمند یک دید شفاف و بکارگیری دستورالعمل و توصیه نامه هایی است که ریسک عدم موفقیت یک تحول جامع را کاهش دهد . با اجرای راه حل های جداگانه ، جزیره ای و عمدتا ناسازگار با هم و بدون نگاه جامع به مسائل موجود ، نمی توان از یک برنامه تحول در شرکت های تلکام انتظار موفقیت را داشت .
مهم این است که بتوان با شناخت ارتباط متقابل بین بخش های مختلف سازمان و تصمیم گیری درست در مسیری حرکت کرد که از دیدگاه تمامی سازمان مزایایی را به دنبال داشته باشد . فونداسیون لازم و اصولی جهت طراحی راه حل ، مبتنی بر مدل سازی سیستم های اطلاعاتی است . از منظر فوق ، سیستم های اطلاعاتی دارای ساختاری پیچیده و متشکل از کارکنان ، مسئولیت های سازمانی و فعالیت هایی است که می تواند در نهایت نتایج مثبتی را برای یک سازمان به دنبال داشته باشد( نظیر برنامه هایی که از فعالیت های اتوماسیون حمایت می کنند) .
معماری سازمانی یک ساختار کلی جهت برنامه ریزی ، طراحی و پیاده سازی این راه حل های پیچیده را ارایه می نماید . در این رابطه از مدل مرجع توصیه شده استفاده می گردد . در صنعت تلکام ،
TM Forum مدل های مرجع قابل قبول در سطح جهانی را جهت فرآیندها ، داده و برنامه ها ارایه داده است . مفاهیم مدیریت معماری سازمانی و تحول سازمانی از برنامه ریزی و پیاده سازی راه حل ها حمایت می نمایند .در شکل 2 ، ابعاد مختلف مفاهیم و اصول روش مند نشان داده شده
است .
شکل 2 : ابعاد مختلف مفاهیم و اصول روش مند
از طریق چارچوب های معماری سازمانی ، مدیریت معماری سازمانی یک ساختار برای شناسایی و تشریح بخش های مرتبط در یک شرکت تلکام را ارایه می نماید . در حالی که توسط چارچوب معماری سازمانی یک ساختار مشخص ارایه می گردد ، طراحی یک راه حل بخصوص نیازمند دستورالعمل ها و توصیه هایی با توجه به محتوا است . این محتوا ریشه در مدل های مرجع دارد .
TM Forum Frameworx مدل های مرجع مختص صنعت تلکام را برای فرآیندها ، داده و برنامه ها ارایه می نماید . در مقابل ،
ITIL ، یک مدل مرجع برای مدیریت حوزه سرویس های فناوری اطلاعات است که وابسته به یک صنعت بخصوص نمی باشد . در صنعت تلکام اکثر تولیدکنندگان تضمین می نمایند که نرم افزارها و سیستم های تولیدی آنها از
TM Forum Frameworx متابعت می نماید . تغییرات کلی در یک سازمان و مهاجرت از وضعیت موجود به وضعیت مقصد توسط تحول سازمانی محقق می گردد.
مدل سازی سیستم های اطلاعاتی
یک سیستم اطلاعاتی از فعالیت های کسب و کار و به کمک پردازش اطلاعات حمایت می نماید . سیستم های فوق از عناصر مختلفی که با یکدیگر مرتبط می باشند ، تشکیل می گردند. یک سیستم اطلاعاتی علاوه بر عناصر فنی شامل افرادی است که درگیر انجام عملیات از طریق عناصر فنی می گردند و یا ممکن است در برخی موارد ، فعالیت ها را به صورت دستی انجام دهند. یک سیستم اطلاعاتی را می توان به سه بخش فناوری ، سازمان و مدیریت تقسیم کرد. بنابراین ، یک سیستم اطلاعاتی چیزی به مراتب بیش تر از یک راه حل فنی ارایه شده توسط یک برنامه نرم افزاری است .هم فرآیندها و هم برنامه ها یک ورودی را به یک خروجی تبدیل می کنند . برنامه ها یک بخش و یا مجموعه ای از فعالیت ها را از طریق عناصر فنی اتوماتیک می نمایند و به نوعی در این مسیر وظیفه حمایت از آنها را برعهده دارند . محقق کردن فرآیندهای نو یا خلاقانه بدون حمایت عناصر فنی امکان پذیر نمی باشد . فرآیندها در ارتباط با ساختار سازمانی می باشند که وظایف سازمانی را تعریف می کنند . یک سیستم اطلاعاتی نیازمند لحاظ کردن ساختار سازمانی ، فرآیندها و برنامه ها است . در شکل 3
، ساختار یک سیستم اطلاعاتی نشان داده شده است .
شکل 3 : اجزاء یک سیستم اطلاعاتی
ارتباط بین این عناصر متقابل است . همسویی مناسب ، مستلزم یک تلاش بسیار پیچیده و یک موضوع مهم در بحث سیستم های اطلاعاتی است. در این زمینه ، مستندسازی و یا طراحی سیستم های اطلاعاتی ، یک گام مهم است که توسط مدل ها حمایت می شود .یک مدل را می توان یک نماینده و یا چکیده برخی از جنبه های یک سیستم در نظر گرفت . ایجاد مدل معمولا به صورت تکراری و با استفاده از زبان های مدل سازی گرافیکی و یا متنی انجام می شود . در بحث سیستم های اطلاعاتی ، هدف مدل
، تشریح این موضوع است که چگونه سیستم اطلاعاتی کار می کند و یا می بایست کار کند . در انتها، نتایج مدل سازی می بایست از شناخت ، ایجاد و پیاده سازی یک سیستم اطلاعاتی حمایت نماید . در عمل ، شناخت مناسب و مدل سازی بخش های مختلف یک سیستم اطلاعاتی یک پیش نیاز مهم برای پیاده سازی موفقیت آمیز آن می باشد .
معماری سازمانی
مدل سازی سیستم های اطلاعاتی توسط مفاهیم معماری سازمانی حمایت می گردد . ایجاد ، بهینه سازی و پیاده سازی سیستم های اطلاعاتی در عمل ، فعالیتی پیچیده است که بر روی بخش های مختلف یک سازمان تاثیر می گذارد . مدل سازی بخش های مختلف یک سازمان توسط مفاهیم معماری سازمانی حمایت می گردد . معماری سازمانی ساختار ، تمپلیت ها و متدهای لازم جهت طراحی کلی و تشریح یک سازمان را ارایه می نماید . معمولا" این مفاهیم عمومی و مستقل از یک صنعت بخصوص می باشند . از دیدگاه روش مند ، معماری های سازمانی را می توان به عنوان یک عنصر ساختاری در نظر
گرفت که از طراحی راه حل کلی حمایت می نماید . معماری سازمانی را می توان به عنوان نماینده یک وضعیت خاص در نظر گرفت که توسط چارچوب های معماری سازمانی حمایت می گردد . چارچوب های معماری سازمانی به منزله یک ساختار خالی می باشند که پس از درج محتوا ، قادر به ایجاد یک معماری سازمانی ملموس و واقعی می باشند . جنبه پویای طراحی ، پیاده سازی ، نگهداری و مدیریت یک معماری سازمانی بخشی از مدیریت معماری سازمانی تلقی می گردد.
TOGAF ( برگرفته شده از
The Open Group Architecture Framework ) ، نمونه ای از یک چارچوب معماری سازمانی است که در بخش های بعدی بطور مختصر به آن اشاره خواهیم کرد.در شکل 4 به برخی از مزایای معماری سازمانی اشاره شده است .
شکل 4 : مزایای معماری سازمانی
معماری سازمانی چیست ؟
زکمن (
Zachman) را می توان یکی از پیشگامان معماری سازمانی درنظر گرفت که در سال ۱۹۸۷ با انتشار مقالهای با نام "چارچوبی برای معماری سیستمهای اطلاعاتی" پایه های اولیه معماری سازمانی را بنا نهاد . زکمن در مقاله فوق ضمن اشاره به چالش ها و چشمانداز معماریهای سیستمهای اطلاعاتی به این موضوع مهم اشاره می کند که از یک طرف پیچیدگی و هزینه سیستم های اطلاعاتی رو به افزایش است و از طرف دیگر ارزشی که این گونه سیستم ها برای سازمان ها به ارمغان می آورند ، روز به روز کاهش می یابد
(more cost --> less value) .زکمن به این موضوع مهم نیز اشاره می کند که موفقیت کسب و کار به طور روز افزون به سیستم های اطلاعاتی و وجود یک رویکرد نظام مند برای مدیریت این سیستم ها بستگی دارد.
از معماری سازمانی در ابعاد بسیار گسترده ای برای مدل سازی سیستم های اطلاعاتی استفاده می گردد .دامنه معماری سازمانی بسیار گسترده است و اغلب تمام و یا بخش های اصلی یک سازمان را پوشش می دهد. بر اساس تعریف استاندارد
ANSI/IEEE شماره
2000-1471 ، بخش های اساسی یک سازمان در اجزاء ، ارتباطات با یکدیگر ، محیط و اصولی که طراحی و تکامل آن را هدایت خواهد کرد ، تعریف می گردد . به این دلیل ، یک معماری سازمانی شامل محتوای معماری تشریح شده و همچنین رویه هایی برای طراحی و مدیریت آن می باشد . از دیدگاه محتوا ، معماری سازمانی یک تصویر اساسی و کامل از یک سازمان است که هدف آن ، همسویی بین موارد استراتژیک و عملیاتی نظیر جنبه های کسب کار و فنی است . بر این اساس ، معماری سازمانی آرتیفکت های متعدد و مختلفی نظیر ساختار سازمانی ، ساختار داده و یا زیرساخت شبکه را با یکدیگر ترکیب می کند . چالش معماری سازمانی هماهنگی تمام جنبه های مرتبط و تعامل آنها با استفاده از یک روش جامع بگونه ای است که امکان شناخت اجزاء ضروری و عملکرد آنها فراهم گردد . معمولا معماری سازمانی به دیدگاه ها و لایه
های مختلف تقسیم می گردد که می تواند شامل مدل های متفاوتی باشد .
برای استفاده از معماری سازمانی در یک زمینه عملی خاص، لازم است به درستی از واژه ها و اصطلاحات زیر با توجه به بارمعنایی استفاده کنیم .
- معماری سازمانی ، نتیجه ساخت و ساز برای یک سازمان بخصوص است و شامل مدل ها و رویه های مختلفی است که هدف آنها ، ترسیم یک تصویر اساسی از اشیاء سازمان با یک دامنه گسترده و تعریف روابط متقابل بین آنها است .
- معماری As- Is ، وضعیت جاری معماری را که می توان از آن به عنوان یک نقطه شروع استفاده کرد ، تشریح می نماید .
- معماری To-Be ، وضعیت معماری هدف که می بایست در آینده در سازمان محقق شود را نشان می دهد . رسیدن به معماری هدف از طریق تحول سازمانی صورت می پذیرد.
- چارچوب معماری سازمانی : رهنمودهای عمومی برای ایجاد و توسعه یک معماری سازمانی مستحکم و منسجم را ارایه می نماید که شامل تمپلیت ها ، الگوها ، متدها و تعاریف می باشد . بنابراین ، چارچوب معماری سازمانی ، یک طرح ساختاری و روشمند برای یک معماری سازمانی است .
- مدیریت معماری سازمانی یا EAM ( برگرفته شده از Enterprise Architecture Management ) ، بر روی بخش روش مند طراحی ، عملیات و نگهداری یک معماری سازمانی تمرکز دارد و شامل روش ها و دستورالعمل های عمومی است . در اکثر موارد ، مدیریت معماری سازمانی بخشی از چارچوب معماری سازمانی است ولی رویکردهای EAM مستقلی نیز وجود دارد .
یافتن یک سطح مناسب از جزئیات
، یکی از چالش های اصلی معماری سازمانی است . قطعا پیچیدگی سازمان احازه ترسیم دقیق یک معماری از سازمان را نخواهد داد . یک دید کامل که تعاملات بین تمامی عناصر مرتبط را پوشش دهد، هدف اصلی معماری سازمانی است . معماری سازمانی نیازمند یک دید وسیع از سازمان است . از خلاصه ای از اطلاعات کلیدی سازمان گرفته تا تاکید و تمرکز بر روی عناصر ضروری و تعامل بین آنها . این تعاملات بسیار حائز اهمیت می باشند. معماری سازمانی را می توان یک دید لایه بندی شده بر روی عناصر ضروری یک سازمان در نظر داشت که به جزئیات راه حل ها مرتبط شده است .
چارچوب های معماری سازمانی
چارچوب های معماری سازمانی یا
EAF ( برگرفته شده از
Enterprise Architecture Frameworks) را می توان به منزله ساختار عمومی و متدهایی در نظر گرفت که از آنها جهت ایجاد یک معماری سازمانی مستحکم استفاده می گردد . جایگاه چارچوب های معماری سازمانی در ایجاد و توسعه سیستم های اطلاعاتی به خوبی مشخص و اثبات شده است . چارچوب زکمن ، از اولین چارچوب های معماری سازمانی است که در سال 1987 منتشر گردید و شامل ترکیبی از مفاهیم ، روش های سنتی معماری، مهندسی و تولید است. بررسی ایده زکمن برای ایجاد یک شناخت کلی از معماری سازمانی مفید است . در سال 1990 سازمان های دولتی و شرکت های خصوصی مختلفی شروع به توسعه چارچوب های معماری سازمانی کردند . نظیر
FEAF ( برگرفته شده از
Federal Enterprise Architecture Framework ) و یا
IAF ( برگرفته شده از
Integrated Architecture Framework ) .
در سال 1995 سازمان های غیرانتفاعی نظیر
open group اقدام به ارایه
TOGAF ( برگرفته از
The Open Group Architecture Framework ) کردند . در ادامه به برخی از چارچوب های معماری سازمانی اشاره می گردد .
- چارچوب زکمن برای معماری سازمانی : ارایه شده در سال 1987 توسط زکمن ، شامل پنج دیدگاه ( planner, owner,designer,builder,sub-contractor ) و شش گروه ( data,function,network,people,time,motivation)
- چارچوب FEAF (برگرفته شده ازFederal enterprise architecture framework ) : نسخه 1 در سال 1998 توسط شورای عالی مدیران ارشد فناوری اطلاعات امریکا منتشر گردید . در سال 2002 با محوریت چارچوب فوق ، FEA ( برگرفته شده از Federal Enterprise Architecture ) ایجاد گردید . شامل چهار سطح معماری ( business, data, application, technology ) است و روش شناسی شامل محرک های معماری ، رویکرد استراتژیک ، معماری جاری ، معماری هدف ، فرآیندهای انتقالی و استانداردها می باشد .
- چارچوب TEAF ( برگرفته شده از Treasury enterprise architecture framework ) : در سال 2002 توسط وزارت خزانه داری امریکا و بر اساس FEAF منتشر گردید . شامل چهار سطح معماری ( function,information,organization,infrastructure ) است و روش شناسی شامل تعریف یک استراتژی معماری ، یک فرآیند مدیریت معماری و یک مخزن می باشد .
- چارچوب IAF (برگرفته شده از Integrated architecture framework ) : در سال 1996 توسط Capgemini ایجاد گردید و در ادامه در سال 2001 تکمیل و توسعه یافت . چهار محتوای اجباری را در نظر گرفت (business/organization ، information شامل رابطه ها و جریان داده ، سیستم های اطلاعاتی ، technology/infrastructure ) .
- چارچوب TOGAF ( برگرفته شده ازThe open group architecture framework ) : در سال 1995 توسط Open Group و بر اساس TAFIM ( برگرفته شده از Technical Architecture Framework For Information Management ) وزارت دفاع امریکا ایجاد گردید . هم اینک نسخه 1 . 9 آن در دسترس می باشد . ADM ( برگرفته شده از Architecture Development Method ) شامل روش شناسی یک معماری مستحکم است . چارچوب محتوای معماری تمپلیت ها و ساختارهای مورد نیاز را برای معماری محتوا ارایه می نماید .
- چارچوب E2AF ( برگرفته شده از Extended enterprise architecture framework ) : در سال 2002 توسط IFEAD ( برگرفته شده از Institute For Enterprise Architecture Developments ) و بر اساس چارچوب های زکمن ، IAF و FEAF ایجاد گردید و شامل شش سطح تجرید ( contextual,environmental,conceptual,logical,physical,transformational ) و چهار جنبه ( business,information,information systems,technology/infrastructure ) می باشد .
یک پروژه تغییر و تحول با انتخاب یک معماری سازمانی مستحکم آغاز می گردد . برای آشنایی با دامنه عمل یک چارچوب معماری سازمانی تاکنون مطالعات متعددی انجام شده است . ماحصل مطالعات فوق ، نشان می دهد که اکثر چارچوب های معماری سازمانی دیدگاه های مختلف زیر را پوشش می دهند .
- دیدگاه کسب و کار : تشریح جنبه های اساسی سازمان از منظر استراتژیک نظیر سهم بازار و محصولات قابل ارایه
- دیدگاه فرآیند : شامل فرآیندهای کسب و کار ، مسئولیت ها ، شاخص های عملکرد ، جریان اطلاعات و ...
- دیدگاه یکپارچه سازی : ساختار اجزاء سیستم های اطلاعاتی را مشخص می کند مثلا از طریق گروه نرم افزارها و یا جریان داده
- دیدگاه نرم افزار: تشریح آرتیفکت های مرتبط برای تعریف نرم افزار نظیر سرویس های نرم افزاری و ساختارهای داده
- دیدگاه فناوری و زیرساخت : پوشش سخت افزار مورد نیاز برای اطلاعات مرتبط و سیستم های ارتباطی
مدیریت معماری سازمانی
یک معماری سازمانی قوی آرتیفکت های یک سازمان را از دیدگاه کلی تشریح می نمایند و شامل مدل های مختلفی جهت تعریف محتوای خاص است ( به عنوان نمونه ، یک مدل فرآیندی فعالیت های درون یک سازمان را همراه با جزئیات بیان می کند ) . ایحاد این چنین معماری، توسط چارچوب های معماری سازمانی که شامل تمپلیت ها ، ساختارها و متدها حمایت می گردد . این متدها در ادامه به عنوان بخشی از مدیریت معماری سازمانی مطرح می گردند .
حوزه مدیریت معماری سازمانی از مدل سازی صرف تجاوز می کند و محدوده به مراتب بیش تری را شامل می شود و موارد دیگری نظیر برنامه ریزی و کنترل تغییرات معماری در سطح سازمان را نیز شامل می گردد . همگرایی فعالیت های مدیریت معماری سازمانی توسط یک چارچوب معماری خاص به قدرت چارچوب معماری سازمانی وابسته است . مثلا ،
TOGAF شامل یک متد توسعه معماری با نام
ADM است که مسئولیت ارایه یک متد گسترده برای مدیریت معماری سازمانی را برعهده دارد .در مقابل ، چارچوب زکمن ، اساسا بر روی ساختار محتوای معماری تمرکز دارد . برخی از مهم ترین وظایف مدیریت معماری سازمانی عبارتند از :
- طراحی استراتژیک از یک چشم انداز معماری
- ایجاد و نگهداری مدل های معماری as-is
- ایجاد و نگهداری مدل های معماری to-be
- برنامه ریزی مهاجرت
- پیاده سازی معماری
- تحزیه و تحلیل معماری بر اساس مدل های معماری
- ارتباطات لازم جهت دستورالعمل ها و اصول معماری
وظایف فوق به خوبی ماهیت پویای معماری سازمانی را نشان می دهد و نگرش ایستا به معماری سازمانی بدون مدیریت آن بر اساس وظایف اشاره شده ، مزایای چندانی را برای یک سازمان به ارمغان نخواهد داشت . معمولا ، از معماری سازمانی برای تحول یا پیاده سازی پروژه ها استفاده می گردد . بنابراین ، تغییر وضعیت جاری و حرکت به سمت یک تصویر شفاف و دقیق از مقصد یکی از اهداف اولیه می باشد و مهم است که یک دید شفاف از تفاوت های موجود بین وضعیت جاری و وضعیت مطلوب مقصد از بعد معماری در نظر گرفته شود . متاسفانه در اکثر پروژه ها در دنیای واقعی به این موضوع توجه نمی شود و برنامه ریزی مهاجرت از وضعیت فعلی به مقصد و پیاده سازی معماری را با چالش های متعددی مواجه می
نماید .
یکی دیگر از شاخص حیاتی موفقیت در پیاده سازی معماری سازمانی ، درگیرکردن تمامی ذینفعان مرتبط است . معماری هدف ، آرتیفکت های کسب و کار و فنی را با یکدیگر ترکیب می نماید و می بایست دیدگاه های ذینفعان دپارتمان های کسب و کار و فنی را لحاظ نماید . همین موضوع نشان دهنده اهمیت جایگاه مدیریت معماری سازمانی در یک سازمان است . برای مدیریت معماری سازمانی سه رویکرد اصلی وجود دارد : تمرکز فقط بر روی کسب و کار ، تمرکز فقط بر روی فناوری اطلاعات و ایجاد یک توازن بین کسب و کار و فناوری اطلاعات . مطالعات انجام شده بر روی عوامل موفقیت پیاده سازی معماری سازمانی نشان دهنده این موضوع است که برای نیل به موفقیت ، ایجاد یک توازن بین کسب و کار و فناوری اطلاعات یکی از بهترین گزینه ها می باشد . شناخت مدیریت معماری سازمانی به عنوان یک فعالیت
cross-function بسیار حائز اهمیت است که قطعا مسئولیت مدیریت آن برعهده فناوری اطلاعات به تنهایی نخواهد بود و موفقیت آن در گرو تعامل کسب و کار و فناوری اطلاعات است .
نمونه هایی از چارچوب های معماری سازمانی
انتخاب یک چارچوب معماری سازمانی ، به عوامل مختلفی بستگی دارد که می بایست توسط تصمیمات استراتژیک و در نظر گرفتن تعهدات قانونی صورت پذیرد. در این مطلب ما به دنبال تمرکز بر روی یک چارچوب معماری سازمانی خاص نیستیم ولی برای شناخت مفاهیم کلی معماری سازمانی ، بررسی یک چارچوب معماری سازمانی می تواند بسیار مفید واقع شود . چارچوب معماری
open group یا
TOGAF به عنوان یک دستورالعمل روش مند در زمینه مدل های مرجع
TM Forum استفاده شده است . بنابراین در ادامه نگاهی سریع و مختصر به
TOGAF خواهیم داشت .
TOGAF در سال 1995 توسط
open group و بر اساس مدل
TAFIM ( برگرفته شده از
Technical Architecture Framework for Information Management) وزارت دفاع امریکا ایجاد گردید.
TOGAF مستقل از یک صنعت خاص است و توسط یک کنسرسیوم پیاده سازی شده است .هم اینک نسخه 1 . 9
TOGAF در دسترس می باشد .
ساختار کلی
TOGAF ، بین
ADM ( برگرفته شده از
Architecture Development Method) شامل روش شناسی یک معماری مستحکم و
Architecture Content Framework که مسئول ارایه تمپلیت ها و ساختارهای لازم برای محتوای معماری است تفاوت قائل می شود .
شکل 5 ، ساختار اولیه
ADM را نشان می دهد .
ADM دارای ماهیتی تکرارشونده است ( هم بین فازها و هم درون هر فاز ) .
شکل 5 : چرخه توسعه معماری توگاف
روش توسعه معماری
TOGAF در مراحل یا فازهای زیر سازماندهی شده است .
- Preliminary : شامل تعاریفی از حوزه سازمانی و ارزیابی سطح بلوغ معماری سازمانی
- Phase A: Architecture Vision . تعریف یک چشم انداز ( ارزش های کسب و کار ، ظرفیت ها و توانمندی ها ) که توسط معماری سازمانی برنامه ریزی شده ارایه خواهد شد . در این مرحله ، پروژه معماری با ارایه بیانیه حوزه کاری ، اصول ، گزاره ارزش و مسئولیت ها ایجاد می گردد .
- Phase B: Business Architecture . شامل ایجاد و توسعه یک معماری کسب و کار هدف ( استراتژی محصول ، فرآیندها ، سازمان ) همسو با اهداف تعریف شده کسب و کار است . این مرحله با وضعیت معماری جاری یا as-is آغاز می گردد و در ادامه ، ایجاد یک معماری مقصد و انجام یک تحلیل gap را در دستور کار دارد . این مرحله ، شامل انتخاب مدل های مرجع مرتبط برای مدل سازی کسب و کار نیز می باشد.
- Phase C: Information Systems Architecture . شامل ایجاد یک معماری مقصد برای داده و برنامه به منظور تحقق معماری کسب و کار و اهداف کسب و کار است . هم معماری برنامه و هم معماری داده مراحل مشابهی را طی می کنند همانند معماری کسب و کار : انتخاب مدل های مرجع ، معماری as-is ، معماری to-be و تحلیل gap
- Phase D: Technology Architecture . در این مرحله معماری فنی مقصد جهت تحقق بخشیدن اجزاء منطقی و فیزیکی داده و برنامه انجام می شود .
- Phase E: Opportunities and Solutions . در این مرحله برنامه ریزی کامل جهت پیاده سازی معماری انجام می شود. برای پیاده سازی تدریجی ، معماری های انتقالی مورد نیاز نیز می بایست تعریف گردند .
- Phase F: Migration Planning . در این مرحله برنامه ریزی کلی نظیر هماهنگی جهت پیاده سازی و برنامه مهاجرت نهایی می گردند .
- Phase G: Implementation Governance . در این مرحله نظارت بر پروژه های پیاده سازی با تمرکز شفاف بر روی متابعت از معماری هدف در دستور کار قرار می گیرد .
- Phase H: Architecture Change Management . این مرحله شامل چرخه حیات کلی تمام تغییرات مورد نیاز معماری و یا درخواستی می باشد .
- Requirements Management . در این مرحله تضمین مدیریت مستمر و سازمان یافته نیازها با توجه به تمامی مراحل ADM انجام می شود .
برای هر مرحله ،
TOGAF شرح مفصلی از ورودی ها ، فعالیت ها و خروجی را ارایه می نماید . با ورودی و خروجی ، روش شناسی به ساختار محتوا لینک می گردد که در ادامه توسط
Architecture Content Framework به تفصیل مشخص می گردند . هدف چارچوب معماری محتوا ، هدایت ساختاری برای یک تعریف سازگار و ارایه محتوای معماری است که به سه گروه عمده تقسیم می گردد:
- تحویل : معمولا خروجی های رسمی پروژه را شامل می شوند نظیر یک معماری کسب و کار هدف به عنوان خروجی فاز B
- آرتیفکت : بخشی از اقلام قابل تحویل می باشند که یک جنبه خاص از معماری را تشریح می نمایند . کاتالوگ ها ( لیست آیتم های مختلف ) ، ماتریس ها ( بیانگر روابط ) یا دیاگرام ها ( نمایش گرافیکی از آیتم ها ) نمونه هایی در این زمینه می باشند .
- building blocks : توانمندی های معماری می باشند که می توانند با سایر بلاک های پایه ترکیب شوند . این بلاک ها توسط آرتیفکت ها تشریح می گردند . یک building block می تواند شامل آرتیفکت های زیادی باشد و آرتیفکت ها می توانند به تعداد زیادی از building blocks تعلق داشته باشند .
TOGAF برای تمامی
building blocks ، یک مدل ابر محتوا (
content meta model ) را ارایه می نماید که به بخش های اصول معماری ، چشم انداز و الزامات معماری کسب و کار ، معماری سیستم های اطلاعاتی ، معماری فناوری اطلاعات و تحقق معماری تقسیم می گردد.علاوه بر این ،
TOGAF دستورالعمل ها و ابزارهایی برای مدیریت معماری های سازمانی مختلف (
Enterprise Continuum and Tools)، مفاهیم عمومی برای مدل های مرجع همانند دستورالعمل هایی برای آماده سازی و عملیات معماری درون یک سازمان ارایه کرده است (
Architecture Capability Framework ).
TOGAF را می توان به عنوان یک چارچوب معماری سازمانی توسعه یافته نیز در نظر گرفت که دستورالعمل های تفصیلی لازم جهت ساختاردهی محتوای معماری همانند مدیریت ایجاد معماری و تحقق معماری را نیز ارایه می نماید .
TOGAF
یک ساختار سلسه مراتبی منطقی شفاف را نیز ارایه می نماید ( کسب و کار ، فرآیندها ، یکپارچگی ، نرم افزار و فناوری ) . با توجه به جامعیت و پیچیدگی
TOGAF ، زمانی که از آن در یک پروژه واقعی استفاده می شود ، نیازمند سفارشی سازی است . علاوه بر این ، به راهنمایی های بیش تر با توجه به خود محتوا نیاز خواهد بود . بنابراین می توان از مدل های مرجع همراه با
TOGAF استفاده کرد .
جایگاه مدل های مرجع
از دیدگاه محتوایی ، مدل های مرجع توصیه های را برای مدل سازی سیستم های اطلاعاتی پیشنهاد می دهند . مدل های مرجع ، الگوی مناسبی برای طراحی یک مدل مستحکم ارایه می نمایند که با توجه به نیازهای خاص سفارشی سازی می گردند . چالش مدل های مرجع این است که آنها می بایست از یک طرف قادر به پاسخ گویی به طیف متنوعی از نیازها باشند و از طریف دیگر می بایست به اندازه کافی خاص باشند که بتوانند پاسخ گوی یک مساله در یک حوزه بخصوص باشند . محتویات مدل های مرجع می تواند تمام بخش های مختلف یک سیستم اطلاعاتی شامل فرآیندها ، داده و برنامه ها را پوشش دهد . در عمل ، استفاده از مدل های مرجع با صرفه جویی در هزینه ها و بهبود کیفیت در ارتباط مستقیم است . ایجاد و توسعه معماری های سازمانی توسط مدل های مرجع حمایت می گردند .
مدل های مرجع در صنعت تلکام
TM Forum یک سازمان غیرانتفاعی بین المللی است که پلت فرمی برای مبادله تجارب و راه حل ها با تمرکز بر روی صنعت تلکام ارایه کرده است . این انجمن در سال 1988 تاسیس و دارای بیش از 900 شرکت عضو است که اکثرا" سازمان ها و شرکت های فعال در صنعت تلکام می باشند ( از ارایه دهندگان سرویس های ارتباطی گرفته تا ارایه دهندگان نرم افزار و فروشندگان سیستم ). انجمن فوق بطور مرتب و منظم اقدام به برگزاری همایش ها ، کارگاه ها و دوره های آموزشی می نماید . علاوه بر این ، تاکنون انجمن فوق استانداردها و به روش هایی را برای صنعت تلکام ارایه کرده است . اخیر
TM Forum بر روی صنایع دیگر نظیر حوزه سلامت و درمان نیز متمرکز شده است .
در ادبیات بکارگرفته شده توسط
TM Forum از واژه ها و اصطلاحات فراوانی استفاده می شود که هر یک دارای بار معنایی مختص به خود با توجه به زمینه کاری می باشند . از جمله این اصطلاحات واژه
Frameworx است . از واژه فوق برای مجموعه ای از متدها ، مفاهیم و مدل های مرجع که از نیازهای تحول اپراتورهای مخابراتی حمایت می نماید ، استفاده می گردد. در ابتدا
TM Forum این مفاهیم ، متدها و مدل های مرجع را تحت عنوان
NGOSS و سپس
Solution Framework و در نهایت به
Frameworx تغییر نام داد .
Frameworx شامل چهار حوزه است :
- چارچوب فرآیندهای کسب و کار یا eTOM (برگرفته شده از enhanced Telecom Operations Map ) . ارایه یک ساختار سلسله مراتبی از فرآیندهای کسب و کار
- چارچوب اطلاعات یا SID (برگرفته شده از Shared Information/Data Model ) . ارایه یک ساختار و مدل رابطه ای موجودیت یا ERM (برگرفته شده از Entity Relationship Model ) برای داده
- چارچوب برنامه یا TAM ( برگرفته شده ازTelecom Application Map ) . ارایه یک ساختار سلسله مراتتبی از قابلیت ها و ویژگی های برنامه های کاربردی
- چارچوب یکپارچه سازی یا TNA (برگرفته شده از Technology Neutral Architecture ) .ارایه مفاهیم برای تعامل سیستم ها و سرویس های مختلف با یکدیگر
در شکل 6 ، دید مفهومی معماری مرجع در صنعت تلکام نشان داده شده است .
شکل 6 : دید مفهومی معماری مرجع در صنعت تلکام
محتوا به طور مستمر در کارگروه های تخصصی مربوطه در
TM Forum، بهنگام می گردند. این کار با مشارکت و همکاری شرکت های عضو صورت می پذیرد و بدیهی است که بیانگر یک اجماع نظر بین اپراتورها ، تولید کنندگان ، فروشندگان و ... باشد . تمامی مستندات منتشر شده از طریق یک عدد منحصر بفرد ( نظیر
GB921-E ) ، شماره نسخه ( مثلا نسخه
15.0.0 ) و وضعیت تحویل ( مثلا تایید شده توسط
TM Forum ) شناسایی می شوند .علاوه بر این ،
ITU ( برگرفته شده از
International Telecommunication Union ) بخش هایی از
Frameworx را به عنوان یک توصیه رسمی پذیرفته است (
ITU 2007,2008a ).
اصطلاحات و واژه های بکارگرفته شده در اسناد ارایه شده توسط
TM Forum نظیر چارچوب ، مدل ، نقشه و معماری بطور خیلی شفاف متمایز نشده اند و در بسیاری موارد ممکن است علاقه مندان را دچار نوعی سردرگمی نماید . علی رغم این موضوع ، محتوای ارایه شده توسط
TM Forum در ابعاد بسیار گسترده ای در صنعت تلکام پذیرفته شده است و به یک استاندارد در این صنعت تبدیل شده است و از
SID ،
eTOM و
TAM به عنوان مدل های مرجع جهت فرآیندها ، داده و نرم افزارهای کاربردی استفاده می گردد . همچنین ،
TNA مجموعه ای از مفاهیم را بر اساس معماری سرویس گرا یا
SOA ( برگرفته شده از
service-oriented architecture ) ارایه کرده است.
علاوه بر این ،
ITIL (برگرفته شده از
IT
Infrastructure Library ) یک مدل مرجع است که در صنعت تلکام پذیرفته شده است و از آن در ابعاد بسیار گسترده ای استفاده می گردد .
ITIL در سال 1980 توسط
CCTA (برگرفته شده از
Central Computing and Telecommunications Agency ) پیاده سازی شده است .
ITIL با ارایه مجموعه ای از به روش ها به یک استاندارد مناسب برای مدیریت سرویس های مبتنی بر فناوری اطلاعات تبدیل شده است .
ITIL مستقل از صنعت تلکام است و هم اینک از آن به عنوان یک مدل مرجع کاربردی جهت مدیریت سرویس های فناوری اطلاعات استفاده می گردد .
ITIL 2011 آخرین و جدیدترین نسخه منشترشده است .
تحول سازمانی
امروزه سازمان ها با حجم بسیار بالایی از تغییرات نظیر نیازهای بازار ، خواسته های مشتریان و شرایط تکنولوژیکی مواجه می باشند . از دیدگاه اقتصادی ، قابلیت تطبیق مستمر با نوآوری های فنی یک محرک مهم برای ثروت پایدار است. واکنش مناسب در مقابل تغییرات یک نیاز دائمی و یک باید همیشگی است . این موضوع جدیدی نیست و در گذشته نیز به دفعات و تحت عناوین مختلف نظیر بازمهندسی فرآیندهای کسب و کار و تفکر ناب به آن پرداخته شده است .
تحول سازمانی ، تغییر سیستماتیک یک سازمان از وضعیت فعلی به وضعیت جدید و یا هدف است . ذکر این نکته ضروری است که می بایست بین یک سری تغییرات کوچک و ادواری در یک سازمان با تغییرات بنیادین تفاوت قائل شد . اکثر صاحب نظران بر این عقیده می باشند که تحول سازمانی یک تغییر بنیادین و اساسی در جایگاه ، ساختارها و فناوری ها در یک سازمان است . این در حالی است که یک تغییر ادواری ، بخشی از کسب و کار روزانه است و می تواند توسط فرآیندهای بهبود مستمر محقق گردد . به عنوان نمونه تحول در یک سازمان می تواند شامل تغییر ساختار سازمانی ، پیاده سازی یک سیستم فناوری اطلاعات جدید به همراه فرآیندهای بهینه شده یا برون سپاری بخش خدمات و پشتیبانی باشد . برخی از دلایل و محرک های اصلی برای تغییر و تحول سارمانی فناوری های جدید ، بازارهای جهانی ، ترکیب و ادغام می باشد . با توجه به این که تحول یک تغییر بنیادین در یک سازمان است ، تحقق آن پیچیده و شامل فعالیت های چالش برانگیز متعددی است .
از دیدگاه سیستم های اطلاعاتی ، تحول سازمانی با جنبه های پویایی از طراحی و پیاده سازی راه حل سرو کار دارد . طراحی راه حل می تواند به عنوان بخشی از زنجیره ارزش در نظر گرفته شود که انتهای آن به تحول منجر می شود تا یک تاثیر مثبت را برای سازمان به دنبال داشته باشد . اکثر تحولات سازمانی به دنبال این موضوع هستند تا از طریق بهینه سازی فرآیندها ، تغییر مدل های عملیاتی یا استاندارد سازی فرآیند ها و پلت فرم ها ، هزینه ها را کاهش و درآمد را افزایش دهند .
یک تحول به معنی وجود یک مسیر انتقال از وضعیت فعلی (as-is ) به یک وضعیت جدید به کمک تعدادی از نقاط گذاری موقتی است که به خوبی تعریف و مشخص شده اند . یک تحول می تواند به کمک مدل سازی حالات مختلف از طریق بکارگیری یک چارچوب معماری سازمانی تشریح گردد .معماری سازمانی as-is به عنوان نقطه شروع مستند می شود و معماری سازمانی مقصد به عنوان هدف تحول سازمانی در نظر گرفته می شود . مسیر از
as-is به معماری مقصد در مدل انتقال تشریح می گردد که تغییرات از یک وضعیت به وضعیت دیگر را به خوبی تعریف می کند . در شکل 7 ، تحول از وضعیت فعلی به معماری سازمانی مقصد را در طی یک مسیر و به کمک یک مدل انتقال نشان داده شده است .
شکل 7 : تحول از وضعیت as-is به to-be
یک برنامه تحول سازمانی موفقیت آمیز مستلزم تبعیت از یک مدل مناسب جهت راه حل هدف و مسیر انتقالی است . تحول سازمانی یک تلاش جامع و همسو در بخش های مختلف یک سازمان نظیر استراتژی ، فناوری ، مهارت ها ، سازمان و ... می باشد . متقاعد کردن کارکنان به تغییر در کارهای روزمره خود یکی از عوامل مهم موفقیت محسوب می گردد که به خوبی نقش و جایگاه رهبری و تغییرات فرهنگی در یک سازمان را نشان می دهد . معمولا
یک برنامه تحول به عنوان برنامه ای مشتمل بر پروژه های متعدد سازماندهی می گردد . مدیریت برنامه ها و پروژه های پیچیده می بایست توسط مجموعه ای از رویکردهای ساختارمند حمایت گردند . شکل 8 ، ساختار سلسله مراتبی یک برنامه تحول را نشان می دهد .
شکل 8 : ساختار سلسله مراتب یک برنامه تحول
عوامل موفقیت یک برنامه تحول در شرکت های تلکام :
- برپایی یک برنامه و ساختار پروژه که در آن به موارد متعددی نظیر استراتژی ، تاکتیک ها و جنبه های عملیاتی تحول سازمانی توجه شده باشد .
- شناسایی و مشارکت ذینفعان مرتبط از مدیران سطح بالا تا سطوح عملیاتی . تعهدات بلند مدت جهت حمایت از برنامه تحول ضروری است .
- ارتباطات مستمر جهت بیان اهمیت و تصویری شفاف و دقیق از مقصد برای مدیران سطح بالا و کارکنان در تمام سازمان
- مشارکت کارکنان در طراحی راه حل به منظور حمایت از اجرای موفقیت آمیز برنامه تحول
- توازن صحیح بین سطوح سلسله مراتبی بسیار ضروری است خصوصا برای راهبری ، ارتباطات ، تصمیم گیری و مصوبات
- توانمندسازی سازمان پروژه برای تصمیم گیری سریع بسیار ضروری است . پیچیدگی طراحی راه حل نیازمند تصمیم گیری و مصوبه های مستمر است .
خلاصه
در
این بخش بحث خود را در خصوص الزامات یک برنامه جامع تحول در شرکت های تلکام با تمرکز بر روی شناخت اصول روش مند ادامه دادیم و با اصول و مفاهیم روش مند ، سیستم های اطلاعاتی ، معماری سازمانی ، جایگاه مدل های مرجع ، مدل های مرجع در صنعت تلکام و در نهایت تحول سازمانی در قالب تغییر و تحول بنبادین در معماری سازمانی آشنا شدیم . اجرای یک برنامه تحول نیازمند توجه به جزئیات تمام برنامه تحول است . پیچیدگی یک پروژه تحول می تواند چالش های جدی را به دنبال داشته باشد . بنابراین ، تقسیم برنامه تحول به بخش های قابل مدیریت ، توصیه می گردد . در بخش سوم بحث خود را با بررسی طراحی معماری راه حل ادامه داده و نشان خواهیم داد که چگونه می توان با استناد به اصول روش مند یک معماری راه حل متناسب با الزامات صنعت تلکام طراحی کرد .