مدیریت داده و حرکت در مسیر تبدیل داده به یک دارایی ارزشمند در یک سازمان کاری ساده و یا محدود به اجرای صرفا یک پروژه نمی باشد و در این
سفر جذاب ممکن است با موانع و چالش های متعددی برخورد کنیم . برای افزایش احتمال موفقیت یک برنامه جامع مدیریت داده، شناسایی چالش ها و موانع پیش رو بسیار حیاتی است چراکه با شناخت و بررسی هر یک از موانع می توان اقدامات لازم برای مدیریت صحیح آنها را انجام داد . برای برخورد ساختارمند با موانع و چالش های پیش رو ، می توان از یک مدل مدیریت داده و یا مدل بلوغ داده استفاده کرد و با تمرکز بر هر یک از مراحل ، ضمن شاسایی چالش های احتمالی ، نسخه ای مناسب برای برطرف کردن آنها را تجویز کرد . مدل مدیریت داده گارتنر یکی از مدل های مناسب در این زمینه می باشد . موفقیت در هر مرحله مدل فوق ، مستلزم برخورد با موانع و چالش های احتمالی مختص هر بعد می باشد.
شکل 1 : مدل مدیریت اطلاعات سازمانی ( منبع : گارتنر)
در
بخش اول با تمرکز بر روی بعد اول مدل فوق با چالش ها و موانع پیش رو برای ایجاد یک چشم انداز مناسب برای ورود به حوزه مدیریت داده آشنا شدیم . چشم انداز ، نحوه نگرش و نوع تفکر یک سازمان نسبت به چرایی و چگونگی مدیریت داده را تبین می نماید . بدیهی است در صورتی که این چشم انداز دقیق و کامل نباشد ، نمی توان به تدوین یک استراتژی مدیریت داده جامع و
فراگیر در سطح یک سازمان امیدوار بود . نمی توان با عینک تیره به آسمان آبی نگاه کرد و موفقیت را با رنگ آبی به تصویر کشاند.
در این بخش به سراغ بعد دوم مدل مدیریت داده گارتنر خواهیم رفت و با چالش ها و موانع پیش رو در خصوص استراتژی داده بیش تر آشنا می شویم .
استراتژی داده و جایگاه حیاتی آن
داده و مدیریت هدفمند و منسجم آن با یک تفکر راهبردی یکی از نقاط کانونی مهم تحول دیجیتال است ، چراکه داده به عنوان یک دارایی راهبردی در نظر گرفته می شود که می تواند به سازمان ها و شرکت ها جهت نیل به یک مزیت رقابتی پایدار کمک کند . اگر نگاه ما به داده این چنین باشد که قطعا می بایست این گونه باشد ، مدیریت جامع ، هدفمند و منسجم داده همسو با استراتژی سازمانی یکی از آرزوی هر کسب و کار در عصر حاضر است . آرزویی که تحقق آن در خلا محقق نخواهد شد و به عوامل مختلفی بستگی خواهد داشت . وجود یک تفکر راهبردی در پس یک برنامه جامع مدیریت داده با یک نگاه سازمانی به داده از جمله مهمترین عوامل موجود در این زمینه است . با تدوین و اجرای یک استراتژی داده ، ضمن تدوین چرایی ورود به بحث مدیریت داده ، شناسایی نقاط تمرکز اصلی و نحوه ورود به هریک ، چگونگی نیل به موفقیت با ترسیم یک نقشه راه مشخص می گردد.هر سازمان صرفنظر از ابعاد خود به یک استراتژی داده نیاز دارد . استراتژی داده می بایست متاثر و همسو با استراتژی کسب و کار باشد و متناسب با انتظاراتی که از داده در زمین کسب و کار وجود دارد ، تدوین و به روز رسانی گردید . در شکل 2 ،
ضرورت همسویی استراتژی کسب و کار و استراتژی داده اشاره شده است .
شکل 2 : ضرورت همسویی استراتژی داده با استراتژی کسب و کار
بدیهی است با توجه به نقش مهم استراتژی داده ، می بایست با موانع و چالش های پیش رو در این مرحله از مدیریت داده های سازمانی به خوبی آشنا گردید تا بتوان گام های منسجم و هدفمندی را جهت برخورد اصولی با آنها برداشت .
استراتژی مدیریت داده : موانع و چالش های پیش رو
در زمان تدوین استراتژی داده در یک سازمان ، ممکن است با موانع و چالش های متعددی مواجه شویم :
- زمام امور مدیریت داده در دستان فناوری اطلاعات
- یک فرآیند برنامه ریزی سالانه و ایستا و عدم تاثیرپذیری موثر از اتفاقات و رویدادهای درون سازمان و خارج از سازمان
- برنامه ریزی زیاد ، انجام کار اندک ( حرف و شعار زیاد ، عمل کردن اندک )
- احتکار اطلاعات توسط افراد و دپارتمان ها
- خساست در به اشتراک گذاشتن اطلاعات
- فقدان حمایت اجرایی و رهبری لازم
- آلزایمر اطلاعاتی کسب و کار ( تکرار در انجام فرآیندهای مشابه )
- فقدان وجود یک چشم انداز مناسب ( به عنوان ورودی اولیه ایجاد استراتژی )
- کمبود محسوس عوامل توانمندساز در دو بعد نیروی انسانی و فرآیندها
- تمرکز بیش از حد بر روی فناوری ( فناوری اکسیر حل هر مشکل )
- مدیریت هزینه توسط مدیران ( مدیران درآمد زا در مقابل مدیران هزینه زا )
- تدوین استراتژی سازمانی بدون مشورت با رهبری اطلاعات
- عدم وجود یک استراتژی سازمانی مشخص وجود یک سازمان مریض و یا کارآمد برای مدیریت اطلاعات
- عدم سرمایه گذاری لازم و به موقع
- عدم توجه به اکوسیستم شرکای تجاری ، تامین کنندگان و مشتریان
- تدوین استراتژی داده در یک فضای ایزوله از محیط کسب و کار و عدم توجه به خواسته ها و نگرانی های کسب و کار
مدیران و کارشناسان حرفه ای اطلاعات و یا داده یک سازمان می بایست با پیش بینی و بررسی چالش ها و موانع اشاره شده ، اقدامات لازم جهت جلوگیری و برخورد مناسب با موارد اشاره شده را با الویت بالا در دستور کار خود قرار دهند .
خلاصه
امروزه شرکت های موفق به دنبال استفاده
راهبردی از داده همسو با کسب و کار خود می باشند . داشتن یک استراتژی داده که روح خود را از استراتژی کسب و کار می گیرد ، یکی از الزامات اولیه و حیاتی جهت نیل به موفقیت پایدار در عصر حاضر است . چراکه ما می خواهیم قبل از این که داده ما را کنترل کند ، ما داده را به کنترل خود درآوریم. تدوین و اجرای یک استراتژی داده همسو با استراتژی کسب و کار ، می تواند بستر مناسب برای تبدیل یک سازمان به یک مجموعه داده محور را فراهم نماید . سازمانی که در آن داده به یکی از مهمترین دارایی های آن تبدیل می گردد که می توان از آن درموارد متعددی استفاده بعمل آورد .تدوین استراتژی داده در یک سازمان می تواند با چالش ها و موانع مختلفی مواجه گردد .در این مطلب به برخی از مهم ترین چالش ها و موانع موجود برای تدوین یک استراتژی داده اشاره گردید . در بخش سوم به سراغ سایر بعدهای مدل مدیریت اطلاعات گارتنر خواهیم رفت و با چالش ها و موانع سایر بعدها آشنا خواهیم شد.