جزئیات  
عنوان ضرورت نوسازی بافت های فرسوده مدیریت داده در شرکت های تلکام(1)
نوع منبع مقاله
گروه سایر
تاریخ انتشار 1395/11/22
خلاصه فناوری اطلاعات می بایست به عنوان یکی از بازیگران کلیدی نقش مهمی را در توانمندسازی یک کسب و کار برعهده بگیرد ولی اگر در تعریف این نقش و ایجاد معماری لازم در تمامی لایه های فرآیند ، داده ، برنامه و زیرساخت به درستی اقدام نشود نه تنها این بازیگر نمی تواند به درستی نقش خود را در زمین کسب وکار بازی کند بلکه این احتمال نیز وجود خواهد داشت که به دروازه خودی نیز گل بزند و به عاملی مهم در شکست یک کسب و کار تبدیل گردد . هر گونه تحول دیجیتال در شرکت های تلکام مستلزم ایجاد و مدیریت یک فونداسیون قوی و مدرن داده است . همین موضوع باعث شده است ضرورت نوسازی بافت های فرسوده مدیریت داده در شرکت های تلکام در کانون توجه قرار گیرد.

امروزه شاهد حضور موثر و تاثیرگذار فناوری اطلاعات در تمامی حوز های کسب و کار و زندگی انسان هزاره سوم می باشیم . شاید هیچ فرد خوش بینی تصور نمی کرد که روند تحولات در عرصه فناوری اطلاعات و ارتباطات تا بدین اندازه سریع باشد. به جرات می توان ادعا کرد که امروزه ما شاهد منسوخ شدن یک فناوری سریع تر از زمان ابداع آن می باشیم . این وضعیت ، از یک طرف باعث ایجاد فرصت های کسب و کاری جدیدی شده است و از طرف دیگر چالش ها و نگرانی های جدی در خصوص بکارگیری فناوری اطلاعات با اصرار بر بکارگیری روش های گذشته و فناوری های منسوخ را فراهم کرده است . قطعا فناوری اطلاعات می بایست به عنوان یکی از بازیگران کلیدی نقش مهمی را در توانمندسازی یک کسب و کار برعهده بگیرد ولی اگر در تعریف این نقش و ایجاد معماری لازم در تمامی لایه های فرآیند ، داده ، برنامه و زیرساخت به درستی اقدام نشود نه تنها این بازیگر نمی تواند به درستی نقش خود را در زمین کسب وکار بازی کند بلکه این احتمال نیز وجود خواهد داشت که به دروازه خودی نیز گل بزند و به عاملی مهم در شکست یک کسب و کار تبدیل گردد . نمی توان با چشمانی بسته در مسیری که همه چیز آن به سرعت در حال تغییر است ، حرکت کرد و انتظار موفقیت را داشت . مگر این که در واژه نامه کسب و کار خود ، موفقیت و شکست را بگونه ای دیگر تعریف کرده باشیم!

حرکت با چشمان بسته در مسیری که همه چیز آن به سرعت در حال تغییر است 
شکل 1 : سرانجام حرکت با چشمان بسته 

صنعت تلکام نیز از این قاعده مستثنی نمی باشد و در کانون این تحولات قرار دارد . علی رغم این که صنعت تلکام سالیان متمادی است که از مزایا و دستاوردهای فناوری اطلاعات جهت حمایت از فرآیندهای کسب و کار و نیل به اهداف استراتژیک خود استفاده می کند ، ولی روند تحولات در عرصه فناوری اطلاعات و ارتباطات بگونه ای است که به جرات می توان گفت با تکیه بر ساختارهای گذشته در هر یک از لایه های فرآیند ، داده ، برنامه و فناوری نمی توان در محیط به شدت رقابتی امروز سخنی برای دیگران داشت مگر این که بخواهیم صرفا به سخن تکراری همدیگر گوش کنیم.
تاکید اصلی این مجموعه از مقالات ، ضرورت نوسازی بافت های فرسوده مدیریت داده در شرکت های تلکام است و این که با تاکید بر بکارگیری ساختارهای گذشته نمی توان در مسیر صحیح مدیریت داده حرکت کرد . هر گونه تحول دیجیتال در شرکت های تلکام مستلزم ایجاد و مدیریت یک فونداسیون قوی و مدرن  داده است . در ادامه و با توجه به موارد نشان داده شده در شکل 2 ، به بررسی ضرورت نوسازی بافت های فرسوده مدیریت داده در شرکت های تلکام خواهیم پرداخت .
 
مسیر ارایه مطلب
شکل 2 : مسیر ارایه مطلب  

استفاده از فناوری اطلاعات در شرکت های تلکام  
بکارگیری سیستم های مختلف مبتنی بر فناوری اطلاعات جهت حمایت از کسب وکار و عملیات دارای سابقه ای طولانی در صنعت تلکام است . سیستم های BSS ( برگرفته شده از Business support systems ) و OSS ( برگرفته شده از Operations support systems ) از جمله سیستم هایی هستند که در ادبیات کسب وکار شرکت های تلکام کاملا شناخته شده بوده و هر یک دارای بارمعنایی مختص به خود می باشد .
سیستم های BSS ، سیستم هایی هستند که از آنها جهت انجام عملیات کسب و کار در ارتباط با مشتریان استفاده می شود . اجزاء مختلف اینگونه سیستم ها در ارتباط با دریافت سفارش ، مسائل مربوط به پرداخت ، درآمد و ... می باشند و از فرآیندهایی نظیر مدیریت محصول ، مدیریت سفارش ، مدیریت درآمد و مدیریت مشتری حمایت می کنند . سیستم های OSS، سیستم های کامپیوتری هستند که شرکت های تلکام از آنها به منظور مدیریت شبکه استفاده می کنند. این نوع سیستم ها از عملیاتی نظیر موجودی شبکه ، تامین خدمات ، پیکربندی شبکه و مدیریت خطاء حمایت می کنند . در شرکت های تلکام از سیستم های BSS و OSS به منظور حمایت از سرویس های End-to-End استفاده می شود و هر یک دارای داده و فرآیندهای تعریف شده مختص به خود می باشند. به این دو نوع سیستم اغلب به صورت مختصر OSS/BSS و یا BSS/OSS و یا ساده تر B/OSS گفته می شود .
شکل 3 ، برخی از سیستم های متداول در هر یک از گروه های OSS و BSS را نشان می دهد .

برخی از سیستم های متداول در هر یک از گروه های OSS و BSS
شکل 3 : برخی از سیستم های متداول در هر یک از گروه های OSS و BSS 

در گذشته ، OSS/BSS دارای یک خط مرزی شفاف بودند. درخواستی نظیر دریافت سفارش مشتری و تامین سرویس آن، مستلزم یک اینترفیس ساده و تعامل  BSS-To-OSS بود. یعنی ارایه محصول A به مشتری B. در چنین مواردی BSS سفارش را دریافت می نماید ، تنظیم صورتحساب را انجام می دهد و سفارش را جهت انجام در اختیار OSS قرار می دهد .در حال حاضر با توجه به پیچیدگی شبکه ها ، سرویس ها و در عین حال انعطاف پذیری بیش تر، شرکت های تلکام مجموعه ای گسترده از محصولات را ارایه می نمایند . در این راستا لازم است یک ارتباط تنگاتنگ بین BSS و OSS وجود داشته باشد: مشتری ، چه چیزی را می تواند سفارش دهد؟ مشتری در حال حاضر از چه سرویسی استفاده می کند؟ این سرویس بر روی چه شبکه ای ارایه شده است ؟ شبکه تا چه میزان منابع دردسترس دارد ؟
هم اینک ، ارایه یک سرویس به مشتری ماحصل تعامل نزدیک بین BSS و OSS است . اجازه دهید به سه مورد اشاره نمائیم :
  • سیستم های تضمین خدمات (Service Assurance ) در حال حاضر جهت ردیابی عملکرد سرویس و اطمینان از این که توافقنامه سطح خدمات یا SLA (برگرفته شده از service-level agreements ) تامین می گردد، بین OSS/BSS یکپارچگی ایجاد شده است. تضمین خدمات می تواند به صورت فعالانه خرابی های شبکه را شناسایی نماید ، اقدامات اولیه لازم جهت برطرف شدن مشکل را انجام دهد و به مشتریان با اولویت بالا اطلاع رسانی نماید .
  • کاتالوگ خدمات (Service Catalogs ) که به آن کاتالوگ محصول نیز گفته می شود، این امکان را در اختیار شرکت های تلکام قرار می دهد تا ضمن تعریف و ذخیره سازی لیست محصولات پیشنهادی به مشتریان در یک مکان ، منابع مورد نیاز جهت ارایه سرویس را نیز تعریف و به هر یک مرتبط نمایند . سیستم کاتالوگ محصول ، این امکان را در اختیار مدیران محصول قرار می دهد تا با بکارگیری ابزارهای لازم ضمن تعریف فرآیندهای مورد نیاز جهت انجام سرویس از طریق  تعامل BSS و OSS ، سرویس مورد نظر را ارایه نمایند .
  • برنامه های مدیریت سرویس (Service Management) در مواردی که سفارش سرویس و فرآیندهای انجام آن دارای پیچیدگی بیش تری باشد ، امکان تعامل بین OSS و BSS را فراهم می نماید. در صورتی که سفارش یک سرویس شامل بکارگیری چندین منبع فنی باشد که توسط سیستم های OSS متعدد عرضه می گردد ، مدیریت سرویس مسئول انجام هماهنگی لازم جهت انجام فرآیندهای مربوطه می باشد و گزارشات لازم از وضعیت پیشرفت کار ، تغییرات و یا مسائل مربوط به عرضه سرویس را در اختیار تیم مرتبط با مشتری قرار می دهد .
شکل 4 نحوه عملکرد OSS و BSS را نشان می دهد . همانگونه که در شکل فوق نشان داده شده است ، سفارش از سمت مشتری و از طریق لایه BSS انجام می شود و با عبور از لایه فوق به لایه OSS می رسد و در نهایت به شبکه و جایی که پیکربندی ضروری و تغییرات فعال سازی ایجاد خواهند شد می رسد .به این نوع از فرآیندها ، اجرای سرویس  (Service Fulfilment ) گفته می شود که بخشی از پیکربندی FCAPS ( برگرفته شده از  Fault, Configuration, Accounting, Performance and Security  ) می باشد . این کار به مراتب پیچیده تر از آن است که صرفا به تعدادی دستگاه متصل گردید و پیکربندی مربوطه را انجام داد . برنامه های BSS مسئول فعالیت های در ارتباط با مشتری نظیر دریافت صحیح جزئیات سفارش، اطلاع رسانی لازم به مشتری و شروع فرآیند بیلینگ پس از فعال شدن سرویس است . از منظر لایه OSS ، لایه BSS مسئول ارایه جزئیات سرویس درخواستی مشتری نظیر نوع سرویس،پارامترهای گزینه ای سرویس ، شناسه مشتری و... می باشد.

سفارش به سمت پایین ، خطاء به سمت بالا
شکل 4 : سفارش به سمت پایین ، خطاء به سمت بالا

نیاز به سیستم های تحلیلی
سیستم های BSS و OSS در ارتباط با کسب و کار و عملیات یک شرکت تلکام می باشند و می توان آنها را در مجموع و از یک منظر دیگر به عنوان سیستم های عملیاتی در نظر گرفت. در واقع ، سیستم های عملیاتی چرخ های کسب و کار یک سازمان را به حرکت درمی آورند.در کنار این نوع سیستم ها ما به سیستم های تحلیلی نیز نیاز داریم . سیستم هایی که نظاره گر چرخش چرخ های یک کسب و کار هستند تا ضمن رصد وضعیت کسب و کار بتوانند از چرخش درست این چرخ ها همسو با اهداف کسب وکار اطمینان حاصل نمایند . شکل 5 ، جایگاه سیستم های عملیاتی و تحلیلی در یک سازمان را نشان می دهد.

تفاوت سیستم های عملیاتی و سیستم های تحلیلی
شکل 5 : تفاوت سیستم های عملیاتی و سیستم های تحلیلی

طراحی و پیاده سازی سیستم های تحلیلی مستلزم جمع آوری ،ذخیره سازی و پردازش داده است تا ضمن رصد آن چه اتفاق افتاده است و یا در حال اتفاق است بتوانند رسالت اولیه خود را که نظارت بر چرخش صحیح و هدفمند چرخ های یک کسب و کار می باشند به درستی انجام دهند . بکارگیری فناوری انبار داده (Data Warehouse ) و هوش تجاری ( Business Intelligence ) یکی از اولین تلاش های موثر جهت ایجاد سیستم های تحلیلی محسوب می گردد که صنعت تلکام با توجه به ماهیت کسب و کار خود به سرعت به سمت استفاده از آن  حرکت کرد و به نوعی توانست خود را سریعا با آنها تطبیق نماید . ایجاد انبار داده حاوی رکوردهای جزئیات تماس مشتریان (CDRs ) و انجام تحلیل های مختلف و داده کاوی با هدف یافتن الگوهایی بخصوص نظیر کشف تقلب صرفا نمونه ای اندک در این رابطه می باشد.

مدل مرجع تجزیه و تحلیل داده در شرکت های تلکام
بازار به شدت رقابتی امروز نیازمند توجه جدی به افزایش مستمر توانمندی بالقوه کسب و کار است . تصمیم گیری مبتنی بر داده تازه و با کیفیت ، کلید موفیت هر کسب و کار است . خوشبختانه شرکت های تلکام دارای حجم انبوهی از داده می باشند .ایجاد ارزش از این همه داده کار ساده ای نیست و نیازمند بکارگیری روش های مدرن تجزیه و تحلیل داده است . شرکت های تلکام با تجزیه و تحلیل داده قادر به ایجاد ارزش در مواردی نظیر نیل به مزایای رقابتی از طریق بهبود خدمات ، افزایش درآمد به ازای هر مشتری و بهبود تجربه مشتری در سرتاسر چرخه حیات سفرمشتری می باشند.
هر گونه تحول دیجیتال در شرکت های تلکام مستلزم ایجاد و مدیریت یک فونداسیون قوی داده است و اکثر واژه هایی که دارای بار معنایی مهمی در کسب و کار می باشند و این روزها به دفعات در خصوص آنها صحبت می شود نظیر کاهش هزینه های سرمایه گذاری ، کاهش هزینه های عملیاتی ، مدیریت تقلب ، تضمین درآمد ، مدیریت تجربه مشتری ، مدیریت سفر مشتری  و ... بدون وجود یک معماری مدرن داده راه به جایی نخواهد برد .
TM Forum ، مجموعه ای کامل از به روش های تجزیه و تحلیل کلان داده مختص شرکت های تلکام را ارایه داده است . در شکل 6 مدل مرجع تجزیه و تحلیل کلان داده ( GB979) در شرکت های تلکام نشان داده است .
مدل مرجع تجزیه و تحلیل کلان داده در شرکت های تلکام
شکل 6 : مدل مرجع تجزیه و تحلیل کلان داده در شرکت های تلکام ( مرجع : tmforum.org )

همچنین توسط TM Forum بیش از 69 مورد کاری تجزیه و تحلیل کلان داده در شرکت های تلکام ارایه شده است .

 نیاز به یک معماری مدرن برای مدیریت داده
در طی چندین سال اخیر تحولات شگرفی در صنعت تلکام اتفاق افتاده است . رشد شدید حجم داده ، پیچیدگی نوع های مختلف داده و همچنین نیاز فزاینده به تجزیه وتحلیل پیشرفته یکپارچه و بلادرنگ این پرسش را مطرح کرده است که آیا با تکیه بر توانمندی پلت فرم های موجود انبار داده می توان به خواسته های متعدد کسب و کار نظیر تجزیه و تحلیل با سطح بلوغ بالا و واکنش مناسب به رویدادهای عملیاتی به صورت بلادرنگ پاسخ داد ؟ قطعا پاسخ به پرسش فوق منفی است و ما به یک چشم انداز و رویکرد جدید برای آینده مدیریت داده در صنعت تلکام نیاز داریم . تنوع وسیع برنامه های عملیاتی ، حجم بسیار بالای داده ، نیاز روزافزون به گزارشات عملیاتی ، رشد نمایی تقاضا برای تجزیه و تحلیل پیشگویانه دقیق تر نیازمند یک معماری مدرن است تا ضمن پاسخ گویی به نیاز مستمر گزارشات عملیاتی ، بتوان با توسعه توانمندی ها در مسیر تقویت فرآیندهای کسب و کار و حفظ رقابت پذیری حرکت کرد .امروزه بیش از هر زمان دیگری  نیاز به ایجاد یک استراتژی جهت مدرن سازی محیط مدیریت داده در شرکت های تلکام می باشیم که باعث تسهیل فرآیندهای End-to-End برای استفاده ، انتقال ، بارگذاری ، گزارش گیری ، عرضه و تجزیه و تحلیل داده گردد.
این معماری مدرن می بایست پاسخ گوی چالش های ادواری مدیریت داده درشرکت های تلکام باشد . پیچیدگی مدل ها داده ، ترکیب مجموعه ای متنوع از منابع داده با حجم بالا در بین بخش های مختلف کسب و کار و سرویس های جدید ، هزینه بالای پلت فرم های سنتی انبارداده جهت حمایت از نیازهای فزاینده تجزیه و تحلیل مدیریت داده ، ردیابی تغییرات در سیستم های منبع بالادستی و اطمینان از دردسترس پذیری داده تازه و با کیفیت صرفا نمونه هایی از چالش های پیش رو جهت مدیریت داده در شرکت های تلکام می باشد .
در صنعت تلکام احتمال این که با مسائل کمبود فضا و ظرفیت در زمان استفاده از یک انبار داده مواجه گردید، موضوعی غیرعادی نیست. چشم انداز آینده می بایست بگونه ای باشد که ضمن پاسخ گویی مناسب به این قبیل مسایل ، بتواند با بکارگیری یک معماری مدرن ، پیشرفته و انعطاف پذیر یک محیط ترکیبی شامل انبار داده سازمانی سنتی و فناوری های کار با کلان داده ( نظیر آن دسته از فناوری هایی که اکوسیستم هدوپ را تشکیل می دهند ) را ارایه نماید . هدف ، ایجاد یک رویکرد لایه ای در قالب یک هاب داده جهت نوسازی محیط های موجود  گزارش گیری عملیاتی و تسهیل در بکارگیری محیط های تجزیه و تحلیل به مراتب پیشرفته تر و پیچیده تر  است .

 خلاصه 
هر گونه تحول دیجیتال در شرکت های تلکام مستلزم ایجاد و مدیریت یک فونداسیون قوی داده است. قطعا با وجود بافت های فرسوده مدیریت داده نمی توان در جهت ایجاد ارزش حرکت کرد و به یک  معماری پیشرفته داده در صنعت تلکام نیاز است . در این بخش ضمن اشاره به جایگاه مهم فناوری اطلاعات و ارتباطات در تحولات  کسب و کار به نوع و نحوه استفاده از آن در صنعت تلکام بطور مختصر اشاره گردید . همچنین ضمن بیان تفاوت سیستم های عملیاتی و تحلیلی به این نکته مهم اشاره گردید که توجه به سیستم های تحلیلی در عصر حاضر نسبت به گذشته با توجه به تحولات بزرگ حوزه داده خصوصا کلان داده، بسیار بیشتر شده است . ارایه مدل مرجع تجزیه و تحلیل کلان داده مختص شرکت های تلکام  نشان دهنده اهمیت موضوع است . در ادامه ضمن معرفی  مدل مرجع  ارایه شده توسط TM Forum  به موارد کاری مختلف در حوزه تجزیه و تحلیل داده در شرکت های تلکام اشاره گردید  . تمامی این اتفاقات ، ضرورت ایجاد یک معماری مدرن برای مدیریت داده در شرکت های تلکام  را دوچندان کرده است  . در بخش دوم با الزامات و عناصر این معماری مدرن داده آشنا خواهیم شد.

منابع :