سازمان ها و شرکت ها بر اساس میزان قدرت خود در یافتن فرصت های کسب و کار جدید و ایجاد ارزش مستمر برای مشتریان شکل پیدا می کنند، زندگی می کنند و در نهایت هم حذف می شوند .با این که عبارت فوق همواره درست بوده است ولی در سالیان اخیر،جلوه های متعددی از این واقعیت را به دفعات دیده ایم . کافی است به اطراف خود نگاهی بیندازیم و یا سفری کوتاه به حافظه تاریخی خود داشته باشیم . فشار رقابتی در حال افزایش است ، فشاری که سوخت آن را معجونی از تغییرات گسترده
در جوامع بشری و دنیای فناوری تامین می کند. متوسط عمر امید به زندگی 500 شرکت ثروتمند از 75 سال در کمتر از نیم قرن گذشته، به چیزی حدود 15 سال رسیده است . تا سال 2020 میلادی بیش از سه چهارم سازمان های بزرگ،سازمان هایی خواهند بود که ما حتی نام آنها را نشنیده ایم . این نوع شرکت ها ، شرکت هایی خواهند بود که با شناسایی فرصت های جدید کسب و کار و بکارگیری فناوری های نوین به دنبال ایجاد حداکثر ارزش برای مشتریان با حداقل ضایعات می باشند . ایجاد ارزش بیشتر برای مشتریان با استفاده از منابع کمتر که از آن با نام lean یاد می شود دارای قدمتی چندین ساله است که سالیان سال است به یک پارادیم فکری در اکثر بنگاه های اقتصادی تبدیل شده است .
بدیهی است با نگاهی این چنین
، فناوری اطلاعات در شکل دهی و
حیات توام با موفقیت بنگاه های کسب و کار دارای یک نقش حیاتی است که تحقق آن در عمل مستلزم بایدهای متعددی است . یکی از مهمترین این بایدها ، وجود یک استراتژی مدون فناوری اطلاعات همسو با استراتژی کسب و کار است . هیچ تیمی بدون وجود یک استراتژی نمی تواند طرح تاکتیکی خود جهت شرکت در یک مسابقه را آماده نماید ،مگر این که بخواهیم تیمی را روانه میدان کنیم که فارغ از جهت توپ فقط زیر آن بزند .
حرکت کردن بدون وجود یک استراتژی مدون در هر حوزه ای صرفا احساس و یا بهتر بگوییم توهم حرکت کردن را در وجود دیگران ایجاد می کند احساسی که برآیند آن ممکن است در نهایت ، قرار گرفتن در نقطه ای به مراتب عقب تر از نقطه شروع باشد . کافی است به ناظرین خارج از سیستم اجازه دهیم حرکت ما را با استناد به مجموعه ای از شاخص های استاندارد در هر حوزه ارزیابی کنند تا فاصله بین آن چه که باید باشد با آن چیزی که در عمل وجود دارد، دقیقا مشخص شود .
حکایت بکارگیری فناوری اطلاعات در یک سازمان بدون وجود یک استراتژی مدون می تواند سرنوشتی این چنین داشته باشد . یک استراتژی فناوری اطلاعات دارای بخش های پیچیده متعددی است و می بایست با داشتن یک برنامه مدون و منسجم به آن ورود پیدا کرد. مهمترین رسالت فناوری اطلاعات ،همسویی با استراتژی کسب و کار است.در واقع، فناوری اطلاعات باید بتواند خود را با اهداف و نیازهای سازمان همسو نماید . استراتژی کسب و کار با سرعت تغییر می کند و فناوری اطلاعات می بایست بداند که استراتژی کسب و کار چیست و چگونه می تواند از آن حمایت نماید.
در شکل 1 وضعیت سازمان هایی که از یک استراتژی فناوری اطلاعات استفاده می نمایند با سازمان هایی که فاقد استراتژی فناوری اطلاعات می باشند ، نشان داده شده است .
شکل 1 : تفاوت سازمان های دارای استراتژی فناوری اطلاعات با سازمان های فاقد استراتژی فناوری اطلاعات
تدوین یک استراتژی فناوری اطلاعات شفاف که با اهداف کسب و کار همسو باشد ، مهمترین رسالت مدیران ارشد فناوری اطلاعات یک سازمان است . این کار مستلزم دنبال نمودن مجموعه ای از مراحل هدفمند و منسجم با خروجی مشخص است . در شکل 2 به مراحل تدوین استراتژی فناوری اطلاعات اشاره شده است.
شکل 2 : مسیر تدوین استراتژی فناوری اطلاعات
در شکل 3 ، جزئیات هر یک از مراحل تدوین استراتژی فناوری اطلاعات نشان داده شده است .
شکل 3 : جزییات هر یک از مراحل تدوین استراتژی فناوری اطلاعات