امروزه شاهد جدیت بیشتر سازمان ها جهت مدیریت داده می باشیم . علت این امر را می توان در شناخت بهتر داده ، پذیرش جایگاه استراتژیک آن به عنوان یک سرمایه سازمانی و از همه مهمتر نقش تعیین کننده آن در ایجاد مزیت رقابتی جستجو کرد . بپذیریم که داده دارای یک ماهیت چندبعدی در فضای کسب و کار است و همانند سایر سرمایه ها ، نیازمند مدیریت مناسب است . پذیرش مسئولیت و پاسخگویی تمامی افراد درگیر در چرخه حیات داده یکی از اولین انتظارات موجود در این زمینه است . این کار محقق نمی شود مگر با ایجاد قواعد، ساختار ، رویه ها و فرآیندهایی که به نوعی حاکمیت داده در یک سازمان را نهادینه و مدیریت کند .
برای تحقق حاکمیت داده در یک سازمان به قواعد ، سیاست ها ، مسئولیت ها و ابزارهایی نیاز خواهیم داشت تا بتوان به کمک آنها و تحت لوای یک چارچوب حاکمیتی ، امکان بهره برداری از داده صحیح ، سازگار ، کامل ، در دسترس و ایمن را در یک سازمان فراهم کرد. در واقع با بکارگیری یک چارچوب مناسب برای حاکمیت داده یک انظباط عملیاتی برای مدیریت داده در یک سازمان فراهم می گردد تا بتوان از این طریق داده را در مسیر تبدیل به یک سرمایه کلیدی هدایت و مدیریت کرد .
سه عنصر افراد ، فرآیندها و فناوری دارای جایگاه برجسته ای در اجرای یک برنامه حاکمیت داده می باشند .
شکل 1 : نقش افراد ، فرآیندها و فناوری در اجرای یک برنامه حاکمیت داده
مسائل مدیریت داده
اکثر سازمان ها دارای مشکلات متعددی در ارتباط با داده می باشند :
- یافتن: نمی توان اطلاعات درست را پیدا کرد .
- یکپارچگی: نمی توان اطلاعات را ترکیب و پردازش کرد .
- بینش : نمی توان ارزش و دانش را از اطلاعات استخراج کرد .
- انتشار اطلاعات: امکان بهره برداری از اطلاعات توسط مصرف کنندگان متقاضی مختلف به سختی انجام می شود .
- مدیریت : نمی توان مدیریت و&nbs
ادامه...
منابع مرتبط